FA/Prabhupada 0863 - مى تونيد گوشت بخوريد، ولى نمى تونيد با كشتن پدر و مادرتون گوشت بخوريد

Revision as of 23:02, 10 October 2018 by Vanibot (talk | contribs) (Vanibot #0023: VideoLocalizer - changed YouTube player to show hard-coded subtitles version)
(diff) ← Older revision | Latest revision (diff) | Newer revision → (diff)


750521 - Conversation - Melbourne

مى تونيد گوشت بخوريد، ولى نمى تونيد با كشتن پدر و مادرتون گوشت بخوريد جواب شما چيه كه هنوز درصد كمى از جمعيت هست، درصد كمى از جمعيت، اين فلسفه رو قبول دارند كه... نه. درصد كم ، درست مثل... ستاره هاى زيادى توى آسمون هست، و يك ماه در درصد ماه هيچى نيست اگر درصد ستاره ها رو بگيريم، ماه چيزى نيست ولى ماه از تمام ستاره هاى بيهوده مهم تره ولى اگر شما درصد بگيريد، اون هيچ درصد رأى نداره ولى چون اون ماهه، از تمام ستاره هاى احمق مهم تره مثالش اينه. چه فايده اى در گرفتن درصد ستاره ها در حضور ماه هست؟ بذاريد يك ماه باشه، كافيه هيچ حرفى براى درصد گرفتن وجود نداره. يك انسان ايده آل درست مثل دنياى مسيحيت، يك حضرت مسيح درجه ى يك راجع به مائو تسه تونگ چه نظرى داريد؟. : هوم؟ اين چيه؟ اون ميگه چه حسى راجع به مائو تسه تونگ داريد؟. : در چين اون يك انسان ايده آله اون يك كمونيسته. : ايده آل بودنش درست در چين... : اون ايده آله، كمونيست ايده آل، چيزى كه همه بايد خوشحال باشند، ايده ى خوبيه ولى نمى دونند چطور درست كنند.... درست مثل اينكه اونها دارند از موجوديت انسانى در آمريكا مراقبت مى كنند ولى حيوون هاى بيچاره رو مى فرستند به كشتارگاه چون اونها خدانشناس ند، نمى دونند كه حيوانات هم موجودات زنده هستند و موجودات انسانى هم موجودات زنده هستند بنابراين براى رضايت زبان موجودات انسانى، بايد گلوى حيوان بريده بشه اين نقصه كسى كه آموخته ست، با همه برابره اين آموخته شده،" من از برادرم مراقبت مى كنم و تو رو مى كشم" اين درست نيست اين ادامه داره، همه جا. ملى گرايى ملى يعنى كسى كه در اون سرزمين به دنيا اومده ولى حيوان، حيوان بيچاره، چون نمى تونند اعتراضى بكنند، به كشتارگاه فرستاده ميشند و اگر اونجا آدمهاى ايده آلى بودند، اونها مورد اعتراض واقع مى شدند " اوه، چرا اين كار رو مى كنيد؟ بذاريد اونها هم زندگى كنند. شما هم زندگى كنيد فقط غذا هايى از غله درست كنيد. حيوانات هم مى تونند بخورند، شما هم مى تونيد برداريد چرا حيوانات رو مى گيريد؟" ولى چون زمستان طولانيه، مردم بايد حيوانات رو بكشند تا چيزى براى خوردن در طول زمستان داشته باشند خوب، ولى بايد.... من براى هند يا اروپا حرف نمى زنم در باره ى تمام جامعه ى انسانى صحبت مى كنم. سعى كنيد بفهميد مردم شروع به گوشت خوردن مى كنند چون در زمستان چيز ديگه اى براى خوردن ندارند نه، شما مى تونيد گوشت بخوريد، ولى نمى تونيد با كشتن پدر و مادرتون گوشت بخوريد اين حس انسانيه. شما از گاو شير مى گيريد؛ اون مادرتونه شير مى گيريد، كه در استراليا مقدار زيادى شير، كره و همه چيز توليد ميشه و بعد از اينكه تموم شد، گلو رو مى بُرند و معامله مى كنند، به كشورهاى ديگه فرستاده ميشه اين كار بيهوده چيه؟ آيا اين انسانيه؟ اينطورى فكر مى كنيد؟ خوب، بگم دويست سال قبل مردم، براى زنده موندن توى زمستون، بايد مى كشتند... نه، نه. شير مادرت رو مى گيرى شير مادرت رو مى گيرى و وقتى مادر نمى تونه شير تأمين كنه، اون رو مى كشى اين چيه؟ اين انسانيته؟ و طبيعت اينقدر قويه، براى اين ظلم، گناه آلود، بايد رنج ببرى بايد براى رنج كشيدن حاضر باشى. پس جنگ وجود داره، و همگى كشته ميشند طبيعت اين رو تحمل نمى كنه اونها اين چيزها رو نمى دونند، طبيعت چه جورى كار مى كنه، خداوند چطور اداره مى كنه خداوند رو نمى شناسند. اين نقص جامعه ست. اونها اهميت نمى دند كه خدا چيه " ما دانشمنديم. مى تونيم هر كارى بكنيم". چيكار مى تونيد بكنيد؟ مى تونيد مرگ رو متوقف كنيد؟ طبيعت ميگه،" بايد بميرى. تو پرفسور اينشتين هستى، بسيار خوب. بايد بميرى" چرا اينشتين و دانشمند هاى ديگه، دارويى يا روشى كشف نكردند، " نه، نه، ما نبايد بميريم"؟ خوب اين نقص جامعه ست اونها كاملاً تحت كنترل طبيعت هستند، و ادعا مى كنند كه مستقل ند جهالت. جهالت. ما مى خوايم اين رو عوض كنيم خوب، من واقعاً اميدوارم شانس بياريد. : هوم؟. : اميدوارم شانس بياريد. : ممنونم به عنوان يك خادم عمومى كه شما جامعه رو مثل زندگى خودتون تغيير ميديد. براى خارج كردن وسايل جامعه؟؟؟؟؟؟ پس لطفاً با ما همكارى كنيد. سعى كنيد فلسفه ش رو ياد بگيريد، و متعجب ميشيد كه چقدر اين فلسفه زيباست من كاملاً مطمئنم. : بله. پس ما روى درصد حساب نمى كنيم بياييد شخصاً انسانهاى ايده آلى بشيم همون مثال: هيچ درصدى در مقايسه ى بين ستاره ها و ماه نيست درصد چيه؟ ميليونها ستاره هست درصد چيه، يك در ميليون؟ عملاً صفر درصد ولى هنوز، چون اون ماهه، مهم تر از تمام اون ستاره هاى كوچيكه. پس ماه توليد كنيد بله، ولى ماه بزرگه، و شما مى تونيد اون رو تشخيص بديد، ولى انسان ديگه، فقط ستاره ى.... نه، درسته. اگر نتونيد به خوبى ماه باشيد... ببخشيد؟. : نمى تونيد بشيد، ولى ممكنه اگر اونها انسانهاى ايده آلى باشند مقايسه جالبه، ولى كسى ممكنه ازتون بپرسه، شما فقط يك انسان شبيه من هستيد، چطور، ميدونيد.... اين فقط مثل يك ستاره نيست، كه عقيده ى شما، درست مثل من.... نه، اگر اين روش رو قبول كنيد، مى تونيد به راههاى زيادى همكارى كنيد اول از همه بايد ببينيد اين روش چيه، جنبش كريشناآگاهى كه ما آماده ايم به شما خدمت كنيم، متقاعد تون كنيم، طبيعت درجه يك اين جنبش حالا اگر قانع شديد، سعى كنيد همكارى كنيد و رهبران ديگه رو تههيج كنيد. شما هم يكى از رهبرها هستيد : Yad yad ācarati śreṣṭhas tat tad evetaro janaḥ (BG 3.21). اگر رهبرهاى جامعه با اين جنبش مهربون بشند، ديگران خودبخود ميشند،" اوه، رهبران ما، وزير مون از اين حمايت ميكنه"