FA/Prabhupada 0006 - همه خدا هستند- بهشت نادانان

Revision as of 10:41, 21 March 2015 by Sahadeva (talk | contribs) (Created page with "<!-- BEGIN CATEGORY LIST --> Category:FA-Quotes - 1973 Category:FA-Quotes - Lectures, Srimad-Bhagavatam Category:FA-Quotes - in USA Category:FA-Quotes - in USA,...")
(diff) ← Older revision | Latest revision (diff) | Newer revision → (diff)


Invalid source, must be from amazon or causelessmery.com

Lecture on SB 1.15.49 -- Los Angeles, December 26, 1973

همه دچار این غرورند که «من میدونم، من همه چیزو میدونم. بنابراین نیازی به رفتن نزد یک گورو نیست.» این روش رفتن نزد یک گورو، پیر روحانی است تسلیم، اینکه « من خیلی مزخرفات می دونم که همش بیفایده است. اکنون لطفاً به من آموزش بدین» به این می گن مطیع بودن همانطور که آرجونا گفت در ب.گ. فصل 2 آیه 7 وقتی بحثی بین کریشنا و آرجونا در می گرفت، و مشکل حل نمی شد، آنموقع آرجونا از کریشنا اطاعت میکرد. « کریشنای عزیزم، تا به حال مثل دوتا دوست با هم صحبت کردیم، دیگه گپ دوستانه بسه! من تو را به عنوان پیر روحانیم می پذیرم لطفاً به من آموزش بده که وظایفم چیست؟» این بهاگاواد-گیتاست بنابراین شخص باید بیاموزد Tad-vijñānārthaṁ sa gurum eva abhigacchet این حکم ودایی است، ارزش زندگی در چیست؟ چگونه تغییر می کند؟ چگونه از یک بدن به بدن دیگر منتقل می شویم؟ من چی هستم؟ من این بدن هستم یا چیزی ورای آن؟ این ها باید پرسیده شوند این یعنی زندگی انسانی. "آتهاتو برهما جیگیاسا" این پرسش باید صورت پذیرد بنابراین در این کالی یوگا، بدون هیچ دانشی، بدون هیچ پرسشی، بدون هیچ گورویی، بدون هیچ کتابی، همه خدا هستند، همین و بس! و همین طور ادامه داره، بهشت احمق ها! ولی این کمکی نمی کند در اینجا، در مورد "ویدورا" او نیز همانطور که در شریماد بهاگاواتام کنتوی 1 فصل 15 آیه 49 آمده است: او... من دارم درمورد ویدورا صحبت می کنم ویدورا، یاماراج بود یک شخص قدیسی را برای تنبیه آوردن جلوی یاماراج وقتی اون شخص قدیس از یاماراج سؤال کرد، که «من اصلاً به یاد نمی آورم که در زندگیم گناهی مرتکب شده باشم، چرا منو برای قضاوت اینجا آوردن؟» یاماراج گفت: «تو به یاد نمیاری، در کودکیت، یک مورچه رو ورداشتی و سوزن به تهش فرو کردی و اون مرد! بنابراین تو باید تنبیه بشی» فقط ببینید... در کودکی، در نادانی، چون گناهی را مرتکب شده بود، باید تنبیه می شد و ما مشتاقانه برخلاف اصول دین « تو نباید بکشی(10 فرمان)»، هزاران کشتارگاه تأسیس کرده ایم بر اساس تئوری مزخرف اینکه حیوانات روح ندارند ببین چه کیفی داره و همین طور ادامه داره و می خواهیم در صلح باشیم