FA/Prabhupada 0839 - ما باید تا زمانی که کودک هستیم و آلوده نشده ایم، در بهاگاواد دارما، تعلیم داده شویم

Revision as of 02:47, 10 August 2015 by Rishab (talk | contribs) (Created page with "<!-- BEGIN CATEGORY LIST --> Category:1080 Persian (Farsi) Pages with Videos Category:Prabhupada 0839 - in all Languages Category:FA-Quotes - 1975 Category:FA-Qu...")
(diff) ← Older revision | Latest revision (diff) | Newer revision → (diff)


Invalid source, must be from amazon or causelessmery.com

751203 - Lecture SB 07.06.02 - Vrndavana

هيچ شكى در يكتايى و وحدت نيست. اين وحدت اشتباهه بايد موجوديت جداگانه، باشه. اونوقت رضايت هست يك دوست، رفيقش رو دوست داره، و دوست ديگه تبادل عشق ميكنه اين رضايته، نه اينكه" تو دوست منى و من دوست تو. بذار يكى بشيم" اين امكان نداره، و رضايت نيست بنابراين اونهايى كه ماياوادى هستند، با متعال يكى شدن، اونها واقعاً نمى دونند، رضايت چيه؟. مصنوعاً سعى مى كنند كه يكى بشند اين رضايت نيست. همونطور كه در شريمادبهاگاواتام ، كنتوى ١٠، فصل ٢، آيه ى ٣٢ آمده ماياوادى فكر مى كنه كه" حالا من برهمن رو فهميدم. من برهمنم، روح پس من به محض اينكه بدنم تموم بشه، با روح متعال يكى ميشم" به اين" گاتا كاشا پوتاكاشا" گفته ميشه. ولى اين رضايت واقعى نيست اونها فكر مى كنند،" من حالا رها شدم. با متعال يكى هستم" ولى در واقع اون بطور ساختگى اين طور فكر ميكنه Ye 'nye 'ravindākṣa vimukta-māninas tvayy asta-bhāvād aviśuddha-buddhayaḥ. چون اونها هيچ اطلاعات درستى ندارند كه چطور كاملاً راضى بشند، بنابراين اونها" آويشودها-بودهايا" هستند. شعورشون پاك و خالص نيست ناخالصه، دوباره مادّه Āruhya kṛcchreṇa paraṁ padaṁ tataḥ patanty adho anādṛta-yuṣmad-aṅghrayaḥ (SB 10.2.32). بنابراين سانياسى هاى ماياوادى رو مى بينيد، دوباره ميان براى خدمت به انسانيت، براى خدمت به حيوانات، خدمت به اين و اون، كشور ، جامعه اين ماياوادا ست او نميتونه توى مقام متعال خادم بودن و خدمت بمونه خداوند متعال مورد خدمت واقع ميشه و ما خادميم. چون نمى تونيم به اون موقعيت برسيم، بنابراين ... موقعيت من خدمت كردنه. دوست نداشتم به كريشنا خدمت كنم مى خواستم با او يكى بشم. بنابراين موقعيتم روشن نيست پس به جاى خدمت به كريشنا، دوباره برگشتم كه به انسانيت خدمت كنم، اجتماع، ملت، و غيره و غيره و غيره. خدمت نمى تونه رد بشه. ولى چون" آويشودها - بودهاياها"، به طور مناسبى تربيت نشده، هنوز ذهن ناپاكش، به جاى خدمت به كريشنا، چون به دنبال سرويس دادنه ولى " نيراكارا" ست،" نيرويششا" بدون كريشنا، اونوقت كجا مى خواد خدمت كنه؟ روح خدمت، چطورى مورد استفاده قرار مى گيره؟ بنابراين اونها دوباره برمى گردند-كشور جامعه... يكبار تسليم ميشن،" برهما ساتيام جاگان ميتهيا":" اينها همه ميتهيا هستند" ولى نمى دونند كه خدمت دادن واقعى يعنى زندگى پربركت حقيقى. اين رو نمى دونند در شريمادبهاگاواتام، كنتوى ٢٠، فصل٢، آيه ى ٣٢، گفته شده بنابراين سقوط مى كنند، دوباره فعاليت هاى مادّى پس اين چيزها براساس موقعيت ناپاك زندگى اتفاق ميفته اين پراهلاد ماهاراج ست. بنابراين موقعيت پاك زندگى، چطور به كريشنا خدمت كردنه، به اين" بهاگاواتا-دهارما" گفته ميشه. اين بايد به بچه ها ياد داده بشه در غير اين صورت، وقتى مشغول بسيارى سرويس هاى پوچ ميشه، بيرون كشيدنش از اين مشغوليت هاى دروغين و دوباره تصفيه كردنش براى خدمت به كريشنا، خيلى سخت ميشه پس وقتى ما بچه هستيم-آلوده نشديم-بايد در بهاگاواتا-دهارما تربيت بشيم اين موضوع پراهلاد ماهاراجه. در شريمادبهاگاواتام ، كنتوى ٧، فصل ٦، آيه ى ١، آمده ما داريم خدمت مى كنيم. پرنده ها در حال خدمت كردنند. اونها جوجه هاى كوچولو دارند، بچه ها غذا رو بلند مى كنند و سخت كار مى كنند و توى دهانشون اون رو ميارند، و جوجه هاى كوچولو، دارند ذكر مى كنند،" مادر، مادر، بده به من، بده به من"، و غذا مى خورند خدمت هست. خدمت هست. فكر نكنيد كه هركس بدون خدمته. همه دارند خدمت مى كنند يك مرد داره روز و شب سخت كار مى كنه. چرا؟ براى خدمت كردن به خانواده، به بچه ها، به همسر خدمت ادامه داره، ولى اون نمى دونه به كجا بايد خدمت برسونه بنابراين كريشنا مى فرمايد،" به من خدمت كن. شادمان خواهى بود" فلسفه بهاگاواتا-دهارما"