FA/Prabhupada 0946 - ما برای این شادی توهمی، از بدنی به بدن دیگر منتقل می شویم: Difference between revisions

(Created page with "<!-- BEGIN CATEGORY LIST --> Category:1080 Persian (Farsi) Pages with Videos Category:Persian (Farsi) Pages - 207 Live Videos Category:Prabhupada 0946 - in all Langu...")
 
(Vanibot #0023: VideoLocalizer - changed YouTube player to show hard-coded subtitles version)
 
Line 7: Line 7:
[[Category:FA-Quotes - in USA]]
[[Category:FA-Quotes - in USA]]
[[Category:FA-Quotes - in USA, New Vrndavana]]
[[Category:FA-Quotes - in USA, New Vrndavana]]
[[Category:Persian (Farsi) Language]]
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- BEGIN NAVIGATION BAR -- DO NOT EDIT OR REMOVE -->
{{1080 videos navigation - All Languages|Persian (Farsi)|FA/Prabhupada 0945 - بهاگاواتا - دهارما یعنی ارتباط بین عابدین و خداوند|0945|FA/Prabhupada 0947 - ما استقلال بيكرانى داريم، ولى الان به وسيله ى اين بدن مقيّد شديم|0947}}
<!-- END NAVIGATION BAR -->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div class="center">
<div class="center">
Line 14: Line 18:
----
----
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div style="direction: rtl; text-align: right; margin: 1em;">


<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
{{youtube_right|zGzrDQXzN08|We Transmigrate for this So-called Illusory Happiness From One Body to Another <br/>- Prabhupāda 0946}}
{{youtube_left|9yV-6ciFJ2k|ما برای این شادی توهمی، از بدنی به بدن دیگر منتقل می شویم <br/>- Prabhupāda 0946}}
<!-- END VIDEO LINK -->
<!-- END VIDEO LINK -->


<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<mp3player>File:720831SP-NEW VRINDABAN_clip2.mp3</mp3player>
<mp3player>https://s3.amazonaws.com/vanipedia/clip/720831SP-NEW_VRINDABAN_clip2.mp3</mp3player>
<!-- END AUDIO LINK -->
<!-- END AUDIO LINK -->


Line 30: Line 36:
ما براى اين به اصطلاح شادى توهمى، از يك بدن به بدن ديگه منتقل ميشيم موقعيت مقّيد يعنى ما بدنى رو مى پذيريم، بدنى مادّى، كه به طرق مختلف مقيّد شده درست مثل بدن كه تحت تأثير شش نوع تغيير قرار مى گيره متولد ميشه. بدن متولد ميشه، نه موجود زنده در زمان معينى متولد ميشه، براى مدتى باقى مى مونه، رشد مى كنه، بعضى محصولات جانبى توليد مى كنه، اونوقت بدن تحليل ميره و بالاخره ناپديد ميشه شش نوع تغيير نه تنها اين شش نوع تغيير، بلكه رنج و محنت هاى زيادى هم هست به اونها رنج هاى سه گونه گفته ميشه: متعلق به بدن، وابسته به ذهن، رنج هاى وارده توسط ديگر موجودات زنده، دردهايى كه به وسيله ى مشكلات طبيعى اتفاق ميفته و بالاخره، همه چيز به چهار قاعده ختم ميشه، به نام تولد، مرگ، پيرى و بيمارى اين زندگى مقيّد ماست پس، براى خارج شدن از اين زندگى مقيّد، اگر ما آگاهى بهاگاواتا مون رو احياء كنيم، كريشناآگاهى مون رو، يا خداآگاهى مون رو، هرچى كه دوست داريد... وقتى ما از " كريشنا" حرف مى زنيم، يعنى خداوند متعال خداآگاهى، كريشناآگاهى، يا آگاهى اصلى ما درست مثل، هر كدوم از ما، هميشه يادمون مياد كه " من پسر فلان آقا هستم. فلان آقا، پدر منه" بياد آوردن پدر شخص، و رابطه ش با پدر، طبيعيه و در كارهاى عادّى هم، آداب معاشرت اينه كه اگر كسى هويت خودش رو معرفى كنه، بايد اسم پدرش رو بگه در هند خيلى ابتداييه، و اسم پدر يا عنوان، آخرين اسم هر كسيه پس وقتى ما پدر متعال رو فراموش مى كنيم، كريشنا رو، و مى خوايم مستقل زندگى كنيم... مستقل يعنى اگر ما با خيال خودمون از زندگى لذت ببريم به اين به اصطلاح استقلال گفته ميشه ولى با چنين استقلالى، ما هرگز شاد نيستيم، پس ما براى اين به اصطلاح شادى توهمى، از بدنى به بدنى ديگه منتقل ميشيم چون بدن بخصوص، امكانات بخصوصى از شادى رو داره درست مثل هر كدوم از ما، ما مى خوايم در آسمان پرواز كنيم ولى چون ما موجود انسانى هستيم، هيچ بالى نداريم، نمى تونيم پرواز كنيم ولى پرنده ها، اگر چه حيوانند، حيوانات پايين تر، مى تونند راحت پرواز كنند به اين طريق، اگر يك مطالعه ى تحليلى درست كنيد، هر بدن بخصوصى يك نوع بخصوصى امكانات داره، در حاليكه بقيه ندارند ولى ما تمام امكانات رو مى خوايم. اين گرايش ماست
ما براى اين به اصطلاح شادى توهمى، از يك بدن به بدن ديگه منتقل ميشيم موقعيت مقّيد يعنى ما بدنى رو مى پذيريم، بدنى مادّى، كه به طرق مختلف مقيّد شده درست مثل بدن كه تحت تأثير شش نوع تغيير قرار مى گيره متولد ميشه. بدن متولد ميشه، نه موجود زنده در زمان معينى متولد ميشه، براى مدتى باقى مى مونه، رشد مى كنه، بعضى محصولات جانبى توليد مى كنه، اونوقت بدن تحليل ميره و بالاخره ناپديد ميشه شش نوع تغيير نه تنها اين شش نوع تغيير، بلكه رنج و محنت هاى زيادى هم هست به اونها رنج هاى سه گونه گفته ميشه: متعلق به بدن، وابسته به ذهن، رنج هاى وارده توسط ديگر موجودات زنده، دردهايى كه به وسيله ى مشكلات طبيعى اتفاق ميفته و بالاخره، همه چيز به چهار قاعده ختم ميشه، به نام تولد، مرگ، پيرى و بيمارى اين زندگى مقيّد ماست پس، براى خارج شدن از اين زندگى مقيّد، اگر ما آگاهى بهاگاواتا مون رو احياء كنيم، كريشناآگاهى مون رو، يا خداآگاهى مون رو، هرچى كه دوست داريد... وقتى ما از " كريشنا" حرف مى زنيم، يعنى خداوند متعال خداآگاهى، كريشناآگاهى، يا آگاهى اصلى ما درست مثل، هر كدوم از ما، هميشه يادمون مياد كه " من پسر فلان آقا هستم. فلان آقا، پدر منه" بياد آوردن پدر شخص، و رابطه ش با پدر، طبيعيه و در كارهاى عادّى هم، آداب معاشرت اينه كه اگر كسى هويت خودش رو معرفى كنه، بايد اسم پدرش رو بگه در هند خيلى ابتداييه، و اسم پدر يا عنوان، آخرين اسم هر كسيه پس وقتى ما پدر متعال رو فراموش مى كنيم، كريشنا رو، و مى خوايم مستقل زندگى كنيم... مستقل يعنى اگر ما با خيال خودمون از زندگى لذت ببريم به اين به اصطلاح استقلال گفته ميشه ولى با چنين استقلالى، ما هرگز شاد نيستيم، پس ما براى اين به اصطلاح شادى توهمى، از بدنى به بدنى ديگه منتقل ميشيم چون بدن بخصوص، امكانات بخصوصى از شادى رو داره درست مثل هر كدوم از ما، ما مى خوايم در آسمان پرواز كنيم ولى چون ما موجود انسانى هستيم، هيچ بالى نداريم، نمى تونيم پرواز كنيم ولى پرنده ها، اگر چه حيوانند، حيوانات پايين تر، مى تونند راحت پرواز كنند به اين طريق، اگر يك مطالعه ى تحليلى درست كنيد، هر بدن بخصوصى يك نوع بخصوصى امكانات داره، در حاليكه بقيه ندارند ولى ما تمام امكانات رو مى خوايم. اين گرايش ماست
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
</div>

Latest revision as of 23:16, 10 October 2018



720831 - Lecture - New Vrindaban, USA

ما براى اين به اصطلاح شادى توهمى، از يك بدن به بدن ديگه منتقل ميشيم موقعيت مقّيد يعنى ما بدنى رو مى پذيريم، بدنى مادّى، كه به طرق مختلف مقيّد شده درست مثل بدن كه تحت تأثير شش نوع تغيير قرار مى گيره متولد ميشه. بدن متولد ميشه، نه موجود زنده در زمان معينى متولد ميشه، براى مدتى باقى مى مونه، رشد مى كنه، بعضى محصولات جانبى توليد مى كنه، اونوقت بدن تحليل ميره و بالاخره ناپديد ميشه شش نوع تغيير نه تنها اين شش نوع تغيير، بلكه رنج و محنت هاى زيادى هم هست به اونها رنج هاى سه گونه گفته ميشه: متعلق به بدن، وابسته به ذهن، رنج هاى وارده توسط ديگر موجودات زنده، دردهايى كه به وسيله ى مشكلات طبيعى اتفاق ميفته و بالاخره، همه چيز به چهار قاعده ختم ميشه، به نام تولد، مرگ، پيرى و بيمارى اين زندگى مقيّد ماست پس، براى خارج شدن از اين زندگى مقيّد، اگر ما آگاهى بهاگاواتا مون رو احياء كنيم، كريشناآگاهى مون رو، يا خداآگاهى مون رو، هرچى كه دوست داريد... وقتى ما از " كريشنا" حرف مى زنيم، يعنى خداوند متعال خداآگاهى، كريشناآگاهى، يا آگاهى اصلى ما درست مثل، هر كدوم از ما، هميشه يادمون مياد كه " من پسر فلان آقا هستم. فلان آقا، پدر منه" بياد آوردن پدر شخص، و رابطه ش با پدر، طبيعيه و در كارهاى عادّى هم، آداب معاشرت اينه كه اگر كسى هويت خودش رو معرفى كنه، بايد اسم پدرش رو بگه در هند خيلى ابتداييه، و اسم پدر يا عنوان، آخرين اسم هر كسيه پس وقتى ما پدر متعال رو فراموش مى كنيم، كريشنا رو، و مى خوايم مستقل زندگى كنيم... مستقل يعنى اگر ما با خيال خودمون از زندگى لذت ببريم به اين به اصطلاح استقلال گفته ميشه ولى با چنين استقلالى، ما هرگز شاد نيستيم، پس ما براى اين به اصطلاح شادى توهمى، از بدنى به بدنى ديگه منتقل ميشيم چون بدن بخصوص، امكانات بخصوصى از شادى رو داره درست مثل هر كدوم از ما، ما مى خوايم در آسمان پرواز كنيم ولى چون ما موجود انسانى هستيم، هيچ بالى نداريم، نمى تونيم پرواز كنيم ولى پرنده ها، اگر چه حيوانند، حيوانات پايين تر، مى تونند راحت پرواز كنند به اين طريق، اگر يك مطالعه ى تحليلى درست كنيد، هر بدن بخصوصى يك نوع بخصوصى امكانات داره، در حاليكه بقيه ندارند ولى ما تمام امكانات رو مى خوايم. اين گرايش ماست