FA/Prabhupada 0950 - همسایه ی ما ممکن است گرسنه باشد، ولی ما به آن اهمیت نمی دهیم: Difference between revisions

(Created page with "<!-- BEGIN CATEGORY LIST --> Category:1080 Persian (Farsi) Pages with Videos Category:Persian (Farsi) Pages - 207 Live Videos Category:Prabhupada 0950 - in all Langu...")
 
(Vanibot #0023: VideoLocalizer - changed YouTube player to show hard-coded subtitles version)
 
Line 7: Line 7:
[[Category:FA-Quotes - in USA]]
[[Category:FA-Quotes - in USA]]
[[Category:FA-Quotes - in USA, New Vrndavana]]
[[Category:FA-Quotes - in USA, New Vrndavana]]
[[Category:Persian (Farsi) Language]]
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- BEGIN NAVIGATION BAR -- DO NOT EDIT OR REMOVE -->
{{1080 videos navigation - All Languages|Persian (Farsi)|FA/Prabhupada 0949 - ما داريم در تحصيلات پيشرفت مى كنيم، ولى حتى راجع به دندون هامون مطالعه نمى كنيم|0949|FA/Prabhupada 0951 - در بالای درخت انبه یک میوه ی بسیار رسیده وجود دارد|0951}}
<!-- END NAVIGATION BAR -->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div class="center">
<div class="center">
Line 14: Line 18:
----
----
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div style="direction: rtl; text-align: right; margin: 1em;">


<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
{{youtube_right|JsOo50iF6ws|Our Neighbor May Starve, But We Don't Care For It <br/>- Prabhupāda 0950}}
{{youtube_left|Huoh78uyA5Q|همسایه ی ما ممکن است گرسنه باشد، ولی ما به آن اهمیت نمی دهیم <br/>- Prabhupāda 0950}}
<!-- END VIDEO LINK -->
<!-- END VIDEO LINK -->


<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<mp3player>File:720902VP-NEW VRINDABAN_clip1.mp3</mp3player>
<mp3player>https://s3.amazonaws.com/vanipedia/clip/720902VP-NEW_VRINDABAN_clip1.mp3</mp3player>
<!-- END AUDIO LINK -->
<!-- END AUDIO LINK -->


Line 30: Line 36:
خانم ها و آقايان، اين گردهمايى... البته، اونهايى كه شاگردان من هستند، مى دونند كه اين جشن چيه اونهايى كه جوز مدعوين هستند، براى اطلاع شون، مى خوام شما رو در باره ى اين جشن مطلع كنم در غير اينصورت ممكنه سوء تفاهم بشه يكى از بيرون ممكنه ببينه و بگه كه" چرا يك نفر مثل خدا داره پرستش ميشه؟ ممكنه شك هايى باشه. پس اين آداب معاشرته اين جشن رو وياسا-پوجا مى نامند وياسا يعنى گو ينده ى اصلى ادبيات ودايى او ظهور نارايانا ست تمام دانش ودايى رو به ما داده. دانش خودش رو از نارادا دريافت كرده نارادا دانش رو از برهما گرفته. برهما از كريشنا دانش رو دريافت كرده پس به اين ترتيب، توسط سلسله ى پيران، ما دانش روحانى رو گرفتيم پس وياسادو... قبلاً، قبل از وياسادوا، بگو ٥٠٠٠ سال قبل، قبل از اون زمان هيچ نيازى به نوشتن ادبيات نبود مردم اونقدراز لحاظ حافظه شون تيز بودند كه هر چيزى كه از پير روحانى مى شنيدند براى تمام زندگى شون حفظ مى كردند. حافظه بسيار تيز و قوى بود ولى در اين دوران- كالى يوگا گفته ميشه- ما داريم قدرت بدنى مون رو از دست ميديم، حافظه مون، قدرت يادآورى مون رو، احساس همدردى مون با ديگران، شفقت، سن، طول زندگى، گرايش هاى مذهبى به اين طريق، در اين دوره، ما همه چيز رو داريم كاهش ميديم هر كدوم از شما مى تونه به سادگى بفهمه قبلاً اگر كسى مورد حمله ى انسان ديگه قرار مى گرفت، افراد زيادى براى كمك به او مى اومدند:" چرا به اين مرد حمله شده؟" ولى در حال حاضر اگر انسانى مورد حمله قرار بگيره، رهگذرها بهش توجهى نمى كنند، چون اونها همدردى و بخشندگى شون براى ديگران رو از دست دادند همسايه مون ممكنه از گرسنگى بميره، ولى ما اهميت نميديم ولى قبلاً همدردى براى ديگر موجودات زنده، حتى براى مورچه... درست مثل ماهاراج پاريكشيت، زمانى كه در پادشاهى ش سفر مى كرد مردى رو ديد كه داشت سعى مى كرد يك گاو رو بكُشه پاريكشيت ماهاراج ديد. بلافاصله شمشيرش رو كشيد، كه " تو كى هستى؟ در پادشاهى من در حال كشتن گاو هستى؟" چون فرض بر اين بود كه پادشاه، يا دولت به همه حفاظت بده، نه اينكه دولت يعنى حفاظت دادن به موجود انسانى و نه حيوانات چون در كالى يوگا، دولت بين دو ملت، تبعيض قائل ميشه ملى يعنى شخصى كه در يك سرزمين بدنيا آمده. به اين ملت گفته ميشه مى دونيد، هر كس... پس درختان، اونها هم در اين سرزمين به دنيا اومدند، حيوانات دريايى هم در اين سرزمين بدنيا اومدند حشرات، خزندگان، مارها، پرندگان، پستانداران، موجودات انسانى__ همه در اين سرزمين متولد شده ند بفرض كه سرزمين شما، آمريكا، ايالات متحده... چرا دولت بايد به يك گروه از موجودات زنده حفاظت بده، ديگران رو ناديده بگيره؟ به اين معنا كه اونها حس همدردى شون رو گم كردند. اين كالى يوگاست قبلاً ، قبل از كالى يوگا، حتى يك مورچه هم بدون ضرورت، نبايد كشته مى شد مثال هاى زيادى هست كه يك شكارچى كه شانس كشتن حيوانات رو بدست آورده بود، ولى وقتى يك عابد شد، براى كشتن حتى يك مورچه هم حاضر نبود.
خانم ها و آقايان، اين گردهمايى... البته، اونهايى كه شاگردان من هستند، مى دونند كه اين جشن چيه اونهايى كه جوز مدعوين هستند، براى اطلاع شون، مى خوام شما رو در باره ى اين جشن مطلع كنم در غير اينصورت ممكنه سوء تفاهم بشه يكى از بيرون ممكنه ببينه و بگه كه" چرا يك نفر مثل خدا داره پرستش ميشه؟ ممكنه شك هايى باشه. پس اين آداب معاشرته اين جشن رو وياسا-پوجا مى نامند وياسا يعنى گو ينده ى اصلى ادبيات ودايى او ظهور نارايانا ست تمام دانش ودايى رو به ما داده. دانش خودش رو از نارادا دريافت كرده نارادا دانش رو از برهما گرفته. برهما از كريشنا دانش رو دريافت كرده پس به اين ترتيب، توسط سلسله ى پيران، ما دانش روحانى رو گرفتيم پس وياسادو... قبلاً، قبل از وياسادوا، بگو ٥٠٠٠ سال قبل، قبل از اون زمان هيچ نيازى به نوشتن ادبيات نبود مردم اونقدراز لحاظ حافظه شون تيز بودند كه هر چيزى كه از پير روحانى مى شنيدند براى تمام زندگى شون حفظ مى كردند. حافظه بسيار تيز و قوى بود ولى در اين دوران- كالى يوگا گفته ميشه- ما داريم قدرت بدنى مون رو از دست ميديم، حافظه مون، قدرت يادآورى مون رو، احساس همدردى مون با ديگران، شفقت، سن، طول زندگى، گرايش هاى مذهبى به اين طريق، در اين دوره، ما همه چيز رو داريم كاهش ميديم هر كدوم از شما مى تونه به سادگى بفهمه قبلاً اگر كسى مورد حمله ى انسان ديگه قرار مى گرفت، افراد زيادى براى كمك به او مى اومدند:" چرا به اين مرد حمله شده؟" ولى در حال حاضر اگر انسانى مورد حمله قرار بگيره، رهگذرها بهش توجهى نمى كنند، چون اونها همدردى و بخشندگى شون براى ديگران رو از دست دادند همسايه مون ممكنه از گرسنگى بميره، ولى ما اهميت نميديم ولى قبلاً همدردى براى ديگر موجودات زنده، حتى براى مورچه... درست مثل ماهاراج پاريكشيت، زمانى كه در پادشاهى ش سفر مى كرد مردى رو ديد كه داشت سعى مى كرد يك گاو رو بكُشه پاريكشيت ماهاراج ديد. بلافاصله شمشيرش رو كشيد، كه " تو كى هستى؟ در پادشاهى من در حال كشتن گاو هستى؟" چون فرض بر اين بود كه پادشاه، يا دولت به همه حفاظت بده، نه اينكه دولت يعنى حفاظت دادن به موجود انسانى و نه حيوانات چون در كالى يوگا، دولت بين دو ملت، تبعيض قائل ميشه ملى يعنى شخصى كه در يك سرزمين بدنيا آمده. به اين ملت گفته ميشه مى دونيد، هر كس... پس درختان، اونها هم در اين سرزمين به دنيا اومدند، حيوانات دريايى هم در اين سرزمين بدنيا اومدند حشرات، خزندگان، مارها، پرندگان، پستانداران، موجودات انسانى__ همه در اين سرزمين متولد شده ند بفرض كه سرزمين شما، آمريكا، ايالات متحده... چرا دولت بايد به يك گروه از موجودات زنده حفاظت بده، ديگران رو ناديده بگيره؟ به اين معنا كه اونها حس همدردى شون رو گم كردند. اين كالى يوگاست قبلاً ، قبل از كالى يوگا، حتى يك مورچه هم بدون ضرورت، نبايد كشته مى شد مثال هاى زيادى هست كه يك شكارچى كه شانس كشتن حيوانات رو بدست آورده بود، ولى وقتى يك عابد شد، براى كشتن حتى يك مورچه هم حاضر نبود.
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
</div>

Latest revision as of 23:17, 10 October 2018



720902 - Lecture Festival Sri Vyasa-puja - New Vrindaban, USA

خانم ها و آقايان، اين گردهمايى... البته، اونهايى كه شاگردان من هستند، مى دونند كه اين جشن چيه اونهايى كه جوز مدعوين هستند، براى اطلاع شون، مى خوام شما رو در باره ى اين جشن مطلع كنم در غير اينصورت ممكنه سوء تفاهم بشه يكى از بيرون ممكنه ببينه و بگه كه" چرا يك نفر مثل خدا داره پرستش ميشه؟ ممكنه شك هايى باشه. پس اين آداب معاشرته اين جشن رو وياسا-پوجا مى نامند وياسا يعنى گو ينده ى اصلى ادبيات ودايى او ظهور نارايانا ست تمام دانش ودايى رو به ما داده. دانش خودش رو از نارادا دريافت كرده نارادا دانش رو از برهما گرفته. برهما از كريشنا دانش رو دريافت كرده پس به اين ترتيب، توسط سلسله ى پيران، ما دانش روحانى رو گرفتيم پس وياسادو... قبلاً، قبل از وياسادوا، بگو ٥٠٠٠ سال قبل، قبل از اون زمان هيچ نيازى به نوشتن ادبيات نبود مردم اونقدراز لحاظ حافظه شون تيز بودند كه هر چيزى كه از پير روحانى مى شنيدند براى تمام زندگى شون حفظ مى كردند. حافظه بسيار تيز و قوى بود ولى در اين دوران- كالى يوگا گفته ميشه- ما داريم قدرت بدنى مون رو از دست ميديم، حافظه مون، قدرت يادآورى مون رو، احساس همدردى مون با ديگران، شفقت، سن، طول زندگى، گرايش هاى مذهبى به اين طريق، در اين دوره، ما همه چيز رو داريم كاهش ميديم هر كدوم از شما مى تونه به سادگى بفهمه قبلاً اگر كسى مورد حمله ى انسان ديگه قرار مى گرفت، افراد زيادى براى كمك به او مى اومدند:" چرا به اين مرد حمله شده؟" ولى در حال حاضر اگر انسانى مورد حمله قرار بگيره، رهگذرها بهش توجهى نمى كنند، چون اونها همدردى و بخشندگى شون براى ديگران رو از دست دادند همسايه مون ممكنه از گرسنگى بميره، ولى ما اهميت نميديم ولى قبلاً همدردى براى ديگر موجودات زنده، حتى براى مورچه... درست مثل ماهاراج پاريكشيت، زمانى كه در پادشاهى ش سفر مى كرد مردى رو ديد كه داشت سعى مى كرد يك گاو رو بكُشه پاريكشيت ماهاراج ديد. بلافاصله شمشيرش رو كشيد، كه " تو كى هستى؟ در پادشاهى من در حال كشتن گاو هستى؟" چون فرض بر اين بود كه پادشاه، يا دولت به همه حفاظت بده، نه اينكه دولت يعنى حفاظت دادن به موجود انسانى و نه حيوانات چون در كالى يوگا، دولت بين دو ملت، تبعيض قائل ميشه ملى يعنى شخصى كه در يك سرزمين بدنيا آمده. به اين ملت گفته ميشه مى دونيد، هر كس... پس درختان، اونها هم در اين سرزمين به دنيا اومدند، حيوانات دريايى هم در اين سرزمين بدنيا اومدند حشرات، خزندگان، مارها، پرندگان، پستانداران، موجودات انسانى__ همه در اين سرزمين متولد شده ند بفرض كه سرزمين شما، آمريكا، ايالات متحده... چرا دولت بايد به يك گروه از موجودات زنده حفاظت بده، ديگران رو ناديده بگيره؟ به اين معنا كه اونها حس همدردى شون رو گم كردند. اين كالى يوگاست قبلاً ، قبل از كالى يوگا، حتى يك مورچه هم بدون ضرورت، نبايد كشته مى شد مثال هاى زيادى هست كه يك شكارچى كه شانس كشتن حيوانات رو بدست آورده بود، ولى وقتى يك عابد شد، براى كشتن حتى يك مورچه هم حاضر نبود.