FA/Prabhupada 0985 - فرم زندگی انسانی برای جستجو در باره ی حقیقت مطلق است: Difference between revisions

(Created page with "<!-- BEGIN CATEGORY LIST --> Category:1080 Persian (Farsi) Pages with Videos Category:Persian (Farsi) Pages - 207 Live Videos Category:Prabhupada 0985 - in all Langu...")
 
(Vanibot #0023: VideoLocalizer - changed YouTube player to show hard-coded subtitles version)
 
Line 7: Line 7:
[[Category:FA-Quotes - in USA]]
[[Category:FA-Quotes - in USA]]
[[Category:FA-Quotes - in USA, New Vrndavana]]
[[Category:FA-Quotes - in USA, New Vrndavana]]
[[Category:Persian (Farsi) Language]]
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- BEGIN NAVIGATION BAR -- DO NOT EDIT OR REMOVE -->
{{1080 videos navigation - All Languages|Persian (Farsi)|FA/Prabhupada 0984 -هندوها یک خدا دارند و مسیحی ها یک خدا، نه. خدا نمی تواند دو تا باشد|0984|FA/Prabhupada 0986 - هیچکس نمی تواند از خداوند باهوشتر باشد|0986}}
<!-- END NAVIGATION BAR -->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div class="center">
<div class="center">
Line 14: Line 18:
----
----
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div style="direction: rtl; text-align: right; margin: 1em;">


<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
{{youtube_right|LOnql1R-gTo|Human Form of Life is Especially Meant for Inquiring About the Absolute Truth<br> - Prabhupāda 0985}}
{{youtube_left|YP7IpOs9MCc|فرم زندگی انسانی برای جستجو در باره ی حقیقت مطلق است <br />- Prabhupāda 0985}}
<!-- END VIDEO LINK -->
<!-- END VIDEO LINK -->


<!-- BEGIN AUDIO LINK -->
<!-- BEGIN AUDIO LINK -->
<mp3player>File:720905S2-NEW VRINDABAN_clip2.mp3</mp3player>
<mp3player>https://s3.amazonaws.com/vanipedia/clip/720905S2-NEW_VRINDABAN_clip2.mp3</mp3player>
<!-- END AUDIO LINK -->
<!-- END AUDIO LINK -->


Line 30: Line 36:
حالا اين زندگى، اين شكل زندگى انسانى، مخصوصاً براى پرسيدن در باره ى حقيقت مطلقه در زندگى حيوانى ما نمى تونيم اين كار رو بكنيم حيوانات بزرگى هستند، ببرها و شيرها و فيلها، و همينطور درختهاى خيلى بزرگ، اونها هم موجودات زنده هستند وال هاى خيلى بزرگ درون اقيانوس، خيلى عظيم كوه هاى خيلى بزرگ. كوه ها، اونها هم زندگى دارند ولى نمى تونند راجع به خداوند سؤال كنند، امكان نداره شما مى تونيد درباره ى خداوند، در اين فرم حيات انسانى بپرسيد، فقط همين بنابراين در هر جامعه ى متمدنى، پرسشى در باره ى خداوند هست، به اين دين گفته ميشه شخص ممكنه باشه، يا در درجات ممكنه مختلف باشه درست مثل هند، اونها هم دارند سؤال ايجاد مى كنند نه الان، نه در حال حاضر. اونها تمومش كردند ولى صدها و هزاران سال پيش نه هزار. حتى دويست سال پيش، هند براى سؤال كردن در باره ى خداوند بسيار مشتاق بود حتى يك مرد محترم چينى، يك كتاب فلسفى نوشته، كه درخواست شده- اسمش رو فراموش كردم، عنوان كتاب رو- كه در دانشگاه نيويورك، در كلاس دينى تدريس ميشه در اون كتاب نوشته كه اگر مى خوايد درباره ى خداوند بدونيد، اگر مى خوايد در باره ى دين بدونيد، اونوقت بايد به هند بريد. بله، اين حقيقته چون در هيچ كشور ديگه اى، قديسين بزرگ و افراد مقدس كه بسيار جدّى خودشون رو مشغول درك كردن خداوند كرده باشند، نيست بنابراين ودانتاسوترا هست پس ما بايد بدونيم كه خداوند يكى ست خدا مختلف نيست. نمى تونه هيچ رقابتى با خداوند وجود داشته باشه Mattaḥ parataraṁ nānyat kiñcid asti dhanañjaya (BG 7.7). نمى تونه هيچ حقيقتى برتر از خداوند باشه براى همين به خداوند، بزرگ، گفته ميشه. به خداوند مطلق گفته ميشه پس دين يعنى، دين درجه ى يك يعنى، چطور پيروانش، درك خداوند رو پرورش داده ند اين دين درجه يكه نه اينكه چند تا حيوان مختلف مى تونيم قربانى كنيم يا چند بار مى تونيم... آداب مذهبى زياد و خيلى چيزهاى ديگه در هر دينى وجود داره ولى ما بايد با اين نتيجه آزمايش كنيم، پهالنا پاريچياته همه چيز... درست مثل اينكه ما خيلى مطالعه كرديم، يك انسان علمى، ولى امتحان وجود داره اگر كسى امتحان رو قبول بشه، اونوقت درك ميشه كه اون خوب درس خونده اين قضاوت صحيحه. در مدرسه، كالج، همه جا اگر من نتونم امتحان رو قبول بشم و اگر خودم رو تبليغ كنم ، " اوه، من اين رو خوندم، اون رو خوندم" ، اونوقت ارزش اون چيه؟ فرضاً يك مرد داره كارى انجام ميده اگر ما ببينيم كه كار رو انجام ميده، اون مقدارى پول طلب كرده، ثروتمند شده، اونوقت مى فهميم كن اون يك بازرگان موفقه ولى اگر، اون مرد فقيريه و ميگه، " من اين كار رو كردم، من اون كار رو كردم، اون كار رو كردم"، اين جورى مى تونيد بگيد ولى ما مى خوايم توسط نتيجه بفهميم پهالنا پاريچياته. اين يك نوع سانسكريته ولى ما بايد از نتيجه بفهميم، پهالنا، چه نتيجه اى گرفتيد چه ارزشى براى ورقه ى امتحان تون دريافت كردين، چه تعداد امتياز دريافت كرديد مشابهاً مى تونيم خودمون رو خيلى دين دار، يك مذهبى بزرگ معرفى كنيم پيروان دين بزرگ، ولى اين چيه؟ چيه...؟ چه مقدار شما حواس كريشناآگاهى تون رو پرورش داديد چقدر يادگرفتيد كه به خداوند عشق بورزيد  
حالا اين زندگى، اين شكل زندگى انسانى، مخصوصاً براى پرسيدن در باره ى حقيقت مطلقه در زندگى حيوانى ما نمى تونيم اين كار رو بكنيم حيوانات بزرگى هستند، ببرها و شيرها و فيلها، و همينطور درختهاى خيلى بزرگ، اونها هم موجودات زنده هستند وال هاى خيلى بزرگ درون اقيانوس، خيلى عظيم كوه هاى خيلى بزرگ. كوه ها، اونها هم زندگى دارند ولى نمى تونند راجع به خداوند سؤال كنند، امكان نداره شما مى تونيد درباره ى خداوند، در اين فرم حيات انسانى بپرسيد، فقط همين بنابراين در هر جامعه ى متمدنى، پرسشى در باره ى خداوند هست، به اين دين گفته ميشه شخص ممكنه باشه، يا در درجات ممكنه مختلف باشه درست مثل هند، اونها هم دارند سؤال ايجاد مى كنند نه الان، نه در حال حاضر. اونها تمومش كردند ولى صدها و هزاران سال پيش نه هزار. حتى دويست سال پيش، هند براى سؤال كردن در باره ى خداوند بسيار مشتاق بود حتى يك مرد محترم چينى، يك كتاب فلسفى نوشته، كه درخواست شده- اسمش رو فراموش كردم، عنوان كتاب رو- كه در دانشگاه نيويورك، در كلاس دينى تدريس ميشه در اون كتاب نوشته كه اگر مى خوايد درباره ى خداوند بدونيد، اگر مى خوايد در باره ى دين بدونيد، اونوقت بايد به هند بريد. بله، اين حقيقته چون در هيچ كشور ديگه اى، قديسين بزرگ و افراد مقدس كه بسيار جدّى خودشون رو مشغول درك كردن خداوند كرده باشند، نيست بنابراين ودانتاسوترا هست پس ما بايد بدونيم كه خداوند يكى ست خدا مختلف نيست. نمى تونه هيچ رقابتى با خداوند وجود داشته باشه Mattaḥ parataraṁ nānyat kiñcid asti dhanañjaya (BG 7.7). نمى تونه هيچ حقيقتى برتر از خداوند باشه براى همين به خداوند، بزرگ، گفته ميشه. به خداوند مطلق گفته ميشه پس دين يعنى، دين درجه ى يك يعنى، چطور پيروانش، درك خداوند رو پرورش داده ند اين دين درجه يكه نه اينكه چند تا حيوان مختلف مى تونيم قربانى كنيم يا چند بار مى تونيم... آداب مذهبى زياد و خيلى چيزهاى ديگه در هر دينى وجود داره ولى ما بايد با اين نتيجه آزمايش كنيم، پهالنا پاريچياته همه چيز... درست مثل اينكه ما خيلى مطالعه كرديم، يك انسان علمى، ولى امتحان وجود داره اگر كسى امتحان رو قبول بشه، اونوقت درك ميشه كه اون خوب درس خونده اين قضاوت صحيحه. در مدرسه، كالج، همه جا اگر من نتونم امتحان رو قبول بشم و اگر خودم رو تبليغ كنم ، " اوه، من اين رو خوندم، اون رو خوندم" ، اونوقت ارزش اون چيه؟ فرضاً يك مرد داره كارى انجام ميده اگر ما ببينيم كه كار رو انجام ميده، اون مقدارى پول طلب كرده، ثروتمند شده، اونوقت مى فهميم كن اون يك بازرگان موفقه ولى اگر، اون مرد فقيريه و ميگه، " من اين كار رو كردم، من اون كار رو كردم، اون كار رو كردم"، اين جورى مى تونيد بگيد ولى ما مى خوايم توسط نتيجه بفهميم پهالنا پاريچياته. اين يك نوع سانسكريته ولى ما بايد از نتيجه بفهميم، پهالنا، چه نتيجه اى گرفتيد چه ارزشى براى ورقه ى امتحان تون دريافت كردين، چه تعداد امتياز دريافت كرديد مشابهاً مى تونيم خودمون رو خيلى دين دار، يك مذهبى بزرگ معرفى كنيم پيروان دين بزرگ، ولى اين چيه؟ چيه...؟ چه مقدار شما حواس كريشناآگاهى تون رو پرورش داديد چقدر يادگرفتيد كه به خداوند عشق بورزيد  
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
</div>

Latest revision as of 23:22, 10 October 2018



720905 - Lecture SB 01.02.07 - New Vrindaban, USA

حالا اين زندگى، اين شكل زندگى انسانى، مخصوصاً براى پرسيدن در باره ى حقيقت مطلقه در زندگى حيوانى ما نمى تونيم اين كار رو بكنيم حيوانات بزرگى هستند، ببرها و شيرها و فيلها، و همينطور درختهاى خيلى بزرگ، اونها هم موجودات زنده هستند وال هاى خيلى بزرگ درون اقيانوس، خيلى عظيم كوه هاى خيلى بزرگ. كوه ها، اونها هم زندگى دارند ولى نمى تونند راجع به خداوند سؤال كنند، امكان نداره شما مى تونيد درباره ى خداوند، در اين فرم حيات انسانى بپرسيد، فقط همين بنابراين در هر جامعه ى متمدنى، پرسشى در باره ى خداوند هست، به اين دين گفته ميشه شخص ممكنه باشه، يا در درجات ممكنه مختلف باشه درست مثل هند، اونها هم دارند سؤال ايجاد مى كنند نه الان، نه در حال حاضر. اونها تمومش كردند ولى صدها و هزاران سال پيش نه هزار. حتى دويست سال پيش، هند براى سؤال كردن در باره ى خداوند بسيار مشتاق بود حتى يك مرد محترم چينى، يك كتاب فلسفى نوشته، كه درخواست شده- اسمش رو فراموش كردم، عنوان كتاب رو- كه در دانشگاه نيويورك، در كلاس دينى تدريس ميشه در اون كتاب نوشته كه اگر مى خوايد درباره ى خداوند بدونيد، اگر مى خوايد در باره ى دين بدونيد، اونوقت بايد به هند بريد. بله، اين حقيقته چون در هيچ كشور ديگه اى، قديسين بزرگ و افراد مقدس كه بسيار جدّى خودشون رو مشغول درك كردن خداوند كرده باشند، نيست بنابراين ودانتاسوترا هست پس ما بايد بدونيم كه خداوند يكى ست خدا مختلف نيست. نمى تونه هيچ رقابتى با خداوند وجود داشته باشه Mattaḥ parataraṁ nānyat kiñcid asti dhanañjaya (BG 7.7). نمى تونه هيچ حقيقتى برتر از خداوند باشه براى همين به خداوند، بزرگ، گفته ميشه. به خداوند مطلق گفته ميشه پس دين يعنى، دين درجه ى يك يعنى، چطور پيروانش، درك خداوند رو پرورش داده ند اين دين درجه يكه نه اينكه چند تا حيوان مختلف مى تونيم قربانى كنيم يا چند بار مى تونيم... آداب مذهبى زياد و خيلى چيزهاى ديگه در هر دينى وجود داره ولى ما بايد با اين نتيجه آزمايش كنيم، پهالنا پاريچياته همه چيز... درست مثل اينكه ما خيلى مطالعه كرديم، يك انسان علمى، ولى امتحان وجود داره اگر كسى امتحان رو قبول بشه، اونوقت درك ميشه كه اون خوب درس خونده اين قضاوت صحيحه. در مدرسه، كالج، همه جا اگر من نتونم امتحان رو قبول بشم و اگر خودم رو تبليغ كنم ، " اوه، من اين رو خوندم، اون رو خوندم" ، اونوقت ارزش اون چيه؟ فرضاً يك مرد داره كارى انجام ميده اگر ما ببينيم كه كار رو انجام ميده، اون مقدارى پول طلب كرده، ثروتمند شده، اونوقت مى فهميم كن اون يك بازرگان موفقه ولى اگر، اون مرد فقيريه و ميگه، " من اين كار رو كردم، من اون كار رو كردم، اون كار رو كردم"، اين جورى مى تونيد بگيد ولى ما مى خوايم توسط نتيجه بفهميم پهالنا پاريچياته. اين يك نوع سانسكريته ولى ما بايد از نتيجه بفهميم، پهالنا، چه نتيجه اى گرفتيد چه ارزشى براى ورقه ى امتحان تون دريافت كردين، چه تعداد امتياز دريافت كرديد مشابهاً مى تونيم خودمون رو خيلى دين دار، يك مذهبى بزرگ معرفى كنيم پيروان دين بزرگ، ولى اين چيه؟ چيه...؟ چه مقدار شما حواس كريشناآگاهى تون رو پرورش داديد چقدر يادگرفتيد كه به خداوند عشق بورزيد