FA/Prabhupada 0800 -کارل مارکس. فکر می کند که چگونه حواس کارگران راضی خواهد شد: Difference between revisions

 
(Vanibot #0023: VideoLocalizer - changed YouTube player to show hard-coded subtitles version)
 
Line 6: Line 6:
[[Category:FA-Quotes - in Sweden]]
[[Category:FA-Quotes - in Sweden]]
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- BEGIN NAVIGATION BAR -- DO NOT EDIT OR REMOVE -->
{{1080 videos navigation - All Languages|Persian (Farsi)|FA/Prabhupada 0799 - آزادی کامل- جاودانگی، شعفو مملو از دانش|0799|FA/Prabhupada 0801 - تکنولوژی، وظیفه ی یک برهمانا، کشاتریا یا وایشیا نیست|0801}}
<!-- END NAVIGATION BAR -->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div class="center">
<div class="center">
Line 12: Line 15:
----
----
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div style="direction: rtl; text-align: right; margin: 1em;">


<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
{{youtube_right|lfx-9lRFfAA|Karl Marx. He is Thinking How The Workers Senses Will Be Gratified <br/>- Prabhupāda 0800}}
{{youtube_left|4I8eZbrkUIA|کارل مارکس. فکر می کند که چگونه حواس کارگران راضی خواهد شد <br/>- Prabhupāda 0800}}
<!-- END VIDEO LINK -->
<!-- END VIDEO LINK -->


<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<mp3player>File:730906S2-STOCKHOLM_clip1.mp3</mp3player>
<mp3player>https://s3.amazonaws.com/vanipedia/clip/730906S2-STOCKHOLM_clip1.mp3</mp3player>
<!-- END AUDIO LINK -->
<!-- END AUDIO LINK -->


Line 28: Line 33:
كارل ماركس، او در اين فكر بود كه حزب كارگر، حواس شان راضى خواهد شد اين فلسفه اش است. اينطور نيست؟ بله او فكر مى كند كه كاپيتاليست يا سرمايه دارى، فقط حواس خودشان را با چيزهاى لوكس راضى مى كنند، پس چرا كارگران كه در واقع كار مى كنند، نه. اين فلسفه ى اوست محور اصلى، ارضاى حواس است. فقط سعى كنيد بفهميد تماى دنيا مشغول برچسب هاى متفاوتى ست، ولى محور اصلى، ارضاى حواس ست. فقط همين آيا كسى هست كه در مقابل اين بخواهد چيزى بگويد، حاضر هست؟ ولى ريشابهادوا مى فرمايد"'نريلوكه كاشتان كامان آرهاته، نا آرهاته همچنين در شريمادبهاگاواتام، كنتوى ٥، فصل ٥، آيه ى ١، آمده چنين كارهاى سختى، توسط سگ ها و خوك ها هم انجام مى شوند پس آيا اين معنى را دارد كه ما بايستى كار كنيم، اين فرم انسانى بدن را پذيرفته ايم، و بايد فقط مثل سگ ها و خوك ها كار كنيم؟ در واقع آنها اينگونه عمل مى كنند. نه بيشتر از اين خوكها و سگ ها، تمام روز را سرگرم ند و شب براى همان چيز: چطور بخورند، چطور بخوابند، چطور زندگى جنسى داشته باشند، چطور دفاع كنند انسان هم به همين ترتيب كار مى كند، فقط تحت برچسب هاى متفاوت ملى گرايى، جامعه گرايى، اين ايسم، آن ايسم، ولى فعاليت سگ و خوك و جامعه ى انسانى، به اصطلاح متمدن، نكته همان ست بنابراين ريشابهادوا مى فرمايد كه سگ ها و خوك ها براى ارضاى حواس سخت كار مى كنند، ولى اين شكل انسانى بدن به اين معنا نيست. اين براى مسير متفاوتى ست كه تمدن مدرن، آن را نمى دانند انسان مدرن، جامعه، نمى دانند آنها فقط فكر مى كنند كه،" بله، سگ در خيابان مى خوابد ما بايد ساختمان بسيار زيبايى داشته باشيم، آپارتمان بسيار زيبا، تختخواب خيلى قشنگ. اين پيشرفت تمدن است. در غير اين صورت بَدَوى ست اگر ما در همان استاندارد بمانيم، هرجايى بخوابيم، بدون هر مبلمانى، بدون..." ولى در آخر، موضوع اصلى، خوابيدن ست، نه چيزى بيشتر از آن مشابهاً، شما نيز مى خوريد، يا روابط جنسى هم داريد خوب سؤالى كه مطرح مى شود اينست كه، پس به نظر شما حيات انسانى به چه معنى است؟ جواب آن در آيه ى ١، فصل ٥، كنتوى ٥، شريمادبهاگاواتام، آمده حيات انسانى به معناى تاپاسياست، براى تاپاسيا تاپاسيا يعنى رياضت. اين را رد كردن، انكار كردن سگ ها و گربه ها راضى هستند_ وقتى بيشتر مى خورند، فكر مى كنند در حال لذت بردن هستند اين روزها موجود انسانى هم همينطور. آنها اشتهاآورها و نوشيدنى هاى بسيارى استفاده مى كنند ما اين را در هواپيما ياد مى گيريم. قبل از خوردن، آنها شراب مصرف مى كنند، اشتها را خيلى تقويت مى كنند، آن وقت زياد مى خورند، مقدار فراوان. موضوع رو فهميديد؟. بله. خوب، اين لذت بردن آنهاست ولى ريشابهادوا مى فرمايد، يا شاسترا مى گويد،" نه. نه. شما نبايد اصلاً بخوريد. اين كمال شماست". فقط ببينيد اين انسان هاى حيوان نما، بسيار زياد مى خورند، درحال لذت بردن هستند، ولى كار شما بايستى كاهش دادن، باشد، تا نقطه ى نياز، ديگر غذا نخوردن خوب آيا آنها آماده هستند؟ نه. خيلى سخت ست. ولى هدف اين است بنابراين شما، آنهايى را كه براى پيشرفت روحانى هستند... پيدا خواهيد كرد، درست مثل راگهوناتها داس گوسوامى. راگهوناتها داس گوسوامى پسر يك مرد خيلى ثروتمند بود پدر و عمويش، مردان بسيار متمولى بودند در... در پانصد سال قبل، درآمد، دوازده لَك روپيه در ماه بود كه يك لٓك معادل صدهزار روپيه... فكر مى كنم در حال حاضر، ارزش آن صد هزار برابر شده
كارل ماركس، او در اين فكر بود كه حزب كارگر، حواس شان راضى خواهد شد اين فلسفه اش است. اينطور نيست؟ بله او فكر مى كند كه كاپيتاليست يا سرمايه دارى، فقط حواس خودشان را با چيزهاى لوكس راضى مى كنند، پس چرا كارگران كه در واقع كار مى كنند، نه. اين فلسفه ى اوست محور اصلى، ارضاى حواس است. فقط سعى كنيد بفهميد تماى دنيا مشغول برچسب هاى متفاوتى ست، ولى محور اصلى، ارضاى حواس ست. فقط همين آيا كسى هست كه در مقابل اين بخواهد چيزى بگويد، حاضر هست؟ ولى ريشابهادوا مى فرمايد"'نريلوكه كاشتان كامان آرهاته، نا آرهاته همچنين در شريمادبهاگاواتام، كنتوى ٥، فصل ٥، آيه ى ١، آمده چنين كارهاى سختى، توسط سگ ها و خوك ها هم انجام مى شوند پس آيا اين معنى را دارد كه ما بايستى كار كنيم، اين فرم انسانى بدن را پذيرفته ايم، و بايد فقط مثل سگ ها و خوك ها كار كنيم؟ در واقع آنها اينگونه عمل مى كنند. نه بيشتر از اين خوكها و سگ ها، تمام روز را سرگرم ند و شب براى همان چيز: چطور بخورند، چطور بخوابند، چطور زندگى جنسى داشته باشند، چطور دفاع كنند انسان هم به همين ترتيب كار مى كند، فقط تحت برچسب هاى متفاوت ملى گرايى، جامعه گرايى، اين ايسم، آن ايسم، ولى فعاليت سگ و خوك و جامعه ى انسانى، به اصطلاح متمدن، نكته همان ست بنابراين ريشابهادوا مى فرمايد كه سگ ها و خوك ها براى ارضاى حواس سخت كار مى كنند، ولى اين شكل انسانى بدن به اين معنا نيست. اين براى مسير متفاوتى ست كه تمدن مدرن، آن را نمى دانند انسان مدرن، جامعه، نمى دانند آنها فقط فكر مى كنند كه،" بله، سگ در خيابان مى خوابد ما بايد ساختمان بسيار زيبايى داشته باشيم، آپارتمان بسيار زيبا، تختخواب خيلى قشنگ. اين پيشرفت تمدن است. در غير اين صورت بَدَوى ست اگر ما در همان استاندارد بمانيم، هرجايى بخوابيم، بدون هر مبلمانى، بدون..." ولى در آخر، موضوع اصلى، خوابيدن ست، نه چيزى بيشتر از آن مشابهاً، شما نيز مى خوريد، يا روابط جنسى هم داريد خوب سؤالى كه مطرح مى شود اينست كه، پس به نظر شما حيات انسانى به چه معنى است؟ جواب آن در آيه ى ١، فصل ٥، كنتوى ٥، شريمادبهاگاواتام، آمده حيات انسانى به معناى تاپاسياست، براى تاپاسيا تاپاسيا يعنى رياضت. اين را رد كردن، انكار كردن سگ ها و گربه ها راضى هستند_ وقتى بيشتر مى خورند، فكر مى كنند در حال لذت بردن هستند اين روزها موجود انسانى هم همينطور. آنها اشتهاآورها و نوشيدنى هاى بسيارى استفاده مى كنند ما اين را در هواپيما ياد مى گيريم. قبل از خوردن، آنها شراب مصرف مى كنند، اشتها را خيلى تقويت مى كنند، آن وقت زياد مى خورند، مقدار فراوان. موضوع رو فهميديد؟. بله. خوب، اين لذت بردن آنهاست ولى ريشابهادوا مى فرمايد، يا شاسترا مى گويد،" نه. نه. شما نبايد اصلاً بخوريد. اين كمال شماست". فقط ببينيد اين انسان هاى حيوان نما، بسيار زياد مى خورند، درحال لذت بردن هستند، ولى كار شما بايستى كاهش دادن، باشد، تا نقطه ى نياز، ديگر غذا نخوردن خوب آيا آنها آماده هستند؟ نه. خيلى سخت ست. ولى هدف اين است بنابراين شما، آنهايى را كه براى پيشرفت روحانى هستند... پيدا خواهيد كرد، درست مثل راگهوناتها داس گوسوامى. راگهوناتها داس گوسوامى پسر يك مرد خيلى ثروتمند بود پدر و عمويش، مردان بسيار متمولى بودند در... در پانصد سال قبل، درآمد، دوازده لَك روپيه در ماه بود كه يك لٓك معادل صدهزار روپيه... فكر مى كنم در حال حاضر، ارزش آن صد هزار برابر شده
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
</div>

Latest revision as of 22:52, 10 October 2018



730906 - Lecture SB 05.05.01-8 - Stockholm

كارل ماركس، او در اين فكر بود كه حزب كارگر، حواس شان راضى خواهد شد اين فلسفه اش است. اينطور نيست؟ بله او فكر مى كند كه كاپيتاليست يا سرمايه دارى، فقط حواس خودشان را با چيزهاى لوكس راضى مى كنند، پس چرا كارگران كه در واقع كار مى كنند، نه. اين فلسفه ى اوست محور اصلى، ارضاى حواس است. فقط سعى كنيد بفهميد تماى دنيا مشغول برچسب هاى متفاوتى ست، ولى محور اصلى، ارضاى حواس ست. فقط همين آيا كسى هست كه در مقابل اين بخواهد چيزى بگويد، حاضر هست؟ ولى ريشابهادوا مى فرمايد"'نريلوكه كاشتان كامان آرهاته، نا آرهاته همچنين در شريمادبهاگاواتام، كنتوى ٥، فصل ٥، آيه ى ١، آمده چنين كارهاى سختى، توسط سگ ها و خوك ها هم انجام مى شوند پس آيا اين معنى را دارد كه ما بايستى كار كنيم، اين فرم انسانى بدن را پذيرفته ايم، و بايد فقط مثل سگ ها و خوك ها كار كنيم؟ در واقع آنها اينگونه عمل مى كنند. نه بيشتر از اين خوكها و سگ ها، تمام روز را سرگرم ند و شب براى همان چيز: چطور بخورند، چطور بخوابند، چطور زندگى جنسى داشته باشند، چطور دفاع كنند انسان هم به همين ترتيب كار مى كند، فقط تحت برچسب هاى متفاوت ملى گرايى، جامعه گرايى، اين ايسم، آن ايسم، ولى فعاليت سگ و خوك و جامعه ى انسانى، به اصطلاح متمدن، نكته همان ست بنابراين ريشابهادوا مى فرمايد كه سگ ها و خوك ها براى ارضاى حواس سخت كار مى كنند، ولى اين شكل انسانى بدن به اين معنا نيست. اين براى مسير متفاوتى ست كه تمدن مدرن، آن را نمى دانند انسان مدرن، جامعه، نمى دانند آنها فقط فكر مى كنند كه،" بله، سگ در خيابان مى خوابد ما بايد ساختمان بسيار زيبايى داشته باشيم، آپارتمان بسيار زيبا، تختخواب خيلى قشنگ. اين پيشرفت تمدن است. در غير اين صورت بَدَوى ست اگر ما در همان استاندارد بمانيم، هرجايى بخوابيم، بدون هر مبلمانى، بدون..." ولى در آخر، موضوع اصلى، خوابيدن ست، نه چيزى بيشتر از آن مشابهاً، شما نيز مى خوريد، يا روابط جنسى هم داريد خوب سؤالى كه مطرح مى شود اينست كه، پس به نظر شما حيات انسانى به چه معنى است؟ جواب آن در آيه ى ١، فصل ٥، كنتوى ٥، شريمادبهاگاواتام، آمده حيات انسانى به معناى تاپاسياست، براى تاپاسيا تاپاسيا يعنى رياضت. اين را رد كردن، انكار كردن سگ ها و گربه ها راضى هستند_ وقتى بيشتر مى خورند، فكر مى كنند در حال لذت بردن هستند اين روزها موجود انسانى هم همينطور. آنها اشتهاآورها و نوشيدنى هاى بسيارى استفاده مى كنند ما اين را در هواپيما ياد مى گيريم. قبل از خوردن، آنها شراب مصرف مى كنند، اشتها را خيلى تقويت مى كنند، آن وقت زياد مى خورند، مقدار فراوان. موضوع رو فهميديد؟. بله. خوب، اين لذت بردن آنهاست ولى ريشابهادوا مى فرمايد، يا شاسترا مى گويد،" نه. نه. شما نبايد اصلاً بخوريد. اين كمال شماست". فقط ببينيد اين انسان هاى حيوان نما، بسيار زياد مى خورند، درحال لذت بردن هستند، ولى كار شما بايستى كاهش دادن، باشد، تا نقطه ى نياز، ديگر غذا نخوردن خوب آيا آنها آماده هستند؟ نه. خيلى سخت ست. ولى هدف اين است بنابراين شما، آنهايى را كه براى پيشرفت روحانى هستند... پيدا خواهيد كرد، درست مثل راگهوناتها داس گوسوامى. راگهوناتها داس گوسوامى پسر يك مرد خيلى ثروتمند بود پدر و عمويش، مردان بسيار متمولى بودند در... در پانصد سال قبل، درآمد، دوازده لَك روپيه در ماه بود كه يك لٓك معادل صدهزار روپيه... فكر مى كنم در حال حاضر، ارزش آن صد هزار برابر شده