FA/Prabhupada 0011 - شخص میتواند کریشنا را در ذهن پرستش کند

Revision as of 10:54, 21 March 2015 by Sahadeva (talk | contribs) (Created page with "<!-- BEGIN CATEGORY LIST --> Category:FA-Quotes - 1974 Category:FA-Quotes - Lectures, Bhagavad-gita As It Is Category:FA-Quotes - in India Category:FA-Quotes - i...")
(diff) ← Older revision | Latest revision (diff) | Newer revision → (diff)


Invalid source, must be from amazon or causelessmery.com

Lecture on BG 4.28 -- Bombay, April 17, 1974

در کتاب "بهاکتی راسامریتا سیندهو" (شهد عشق و عبودیت) داستانی نقل شده، که روایتی است واقعی در آنجا برهمنی توصیف شده که عابد بزرگی نیز بوده او به دنبال انجام خدمت ویژه ای در معبد بوده، آرچانا، پرستش دیتی اما پولی نداشته ولی یک روز که سر کلاس بهاگاواتام نشسته بوده می شنود که کریشنا را حتی در ذهن هم می توان پرستش نمود بنابراین چون مدت ها بود که به این موضوع فکر میکرد، که چگونه کریشنا را با وجود نداشتن پول، به باشکوه ترین نحوی پرستش کند، از این فرصت استفاده کرد و وقتی این موضوع را فهمید که می شود کریشنا را در ذهن پرستید پس از آنکه در رودخانه "گداواری" غسل کرد، زیر درختی نشست و در ذهنش "سیمهاسانی"( تختی) بسیار فوق العاده ساخت که جواهر نشان بود، و در حالتی که دیتی را روی آن گذاشته بود، او را با آب " گنگ، یامونا، گداواری، نارمادا و کاوری" شست وخیلی با سلیقه لباس برتن دیتی کرد، و او را با گل و حلقه گل پرستش نمود و سپس شروع به پختن پارامانا ( شیر برنج) کرد و بعد خواست که امتحان کنه ببینه داغ است یا نه چون پارامانا را سرد می خورند. پارامانا را خیلی داغ مصرف نمی کنن. خلاصه انگشتش را روی پارامانا گذاشت و انگشتش به شدت سوخت در نتیجه مدیتیشنش قطع شد، با اینکه چیزی اونجا نبود صرفاً در ذهنش همه کارها رو انجام داده بود اما وقتی که دید انگشتش سوخته است، متعجب شد. بدین ترتیب نارایان در وایکونتها خنده اش گرفت لاکشمی از او پرسید: "به چه چیز می خندی؟" "یکی از عابدینم داشت من رو به این شکل پرستش می کرد کارگزاران من را بفرست که همین حالا او را به وایکونتها بیاورند" بهاکتی یوگا بسیار جالب است حتی اگر هیچ راهی برای تقدیم و پرستش مفصل دیتی ندارید، می توانید آن کار را در ذهن انجام دهید، این راه هم هست.