FA/Prabhupada 0024 - کریشنا بسیار مهربان است

Revision as of 15:13, 11 January 2019 by Nityangidd (talk | contribs)
(diff) ← Older revision | Latest revision (diff) | Newer revision → (diff)


Lecture on SB 3.25.26 -- Bombay, November 26, 1974

درست مثل زمانی که آرجونا، رو در رو به كريشنا مي نگريست و كريشنا به او بهاگاواد-گيتا را آموزش می داد، آن طور ديدن كريشنا و وقتي شما بهاگاواد-گيتا را مي خوانيد، هر دو يك چيز است. هيچ فرقى نمى كند. برخى مي گويند: "آرجونا به اندازه كافي خوشبخت بود كه هم كريشنا را از نزديك دید و هم از او آموزش گرفت" اين درست نيست. كريشنا را بلافاصله می توان دید، به شرطى كه چشم ديدن او را داشته باشید. بنابراين گفته شده،"پرمانجانا-چهوريتا". پرما و بهاكتى، با هم يكى هستند. همان طور که در کتاب "برهما سامهیتا" فصل 5 گزیده 38 آمده است. مي خواهم يك داستان در اين رابطه تعريف كنم: برهمنى در جنوب هند، در معبد رانگاناتها، بهاگاوادگيتا مى خواند. او بي سواد بود. نه تنها سانسكريت را نمى فهميد، بلكه هيچ كلمه اى نمي دانست، كاملاً بي سواد. بنابراين مردم و اطرافیان مى دانستند كه "اين مرد با وجود بي سوادى، بهاگاواد-گیتا مى خواند". او گیتا را باز مي كرد و فقط مى گفت: "آه، آه!" خلاصه یک نفر به شوخی به او گفت: "آهاى، برهمن، تو چطوری بهاگاواد-گیتا ميخونى؟" اون برهمن با خودش فكر كرد كه "چون من بي سوادم، اين مرد مسخره ام مي كنه." اتفاقاً خداوند چيتانيا هم همان روز در معبد رانگاناتها حضور داشت، و متوجه شد که عابدی اونجاست. پيش او رفت و پرسید: "برهمن عزيزم، چى ميخونى؟" برهمن فهمید "اين مرد شوخى نمي كنه." و جواب داد: "آقا، من دارم بهاگاواد-گیتا ميخونم. دارم سعى مي كنم كه بهاگاواد-گیتا بخونم، ولى بى سوادم. گورو ماهاراجم به من گفته كه: تو بايد روزى هجده فصل بخونى. ولى من هيچ دانشى ندارم. نمي تونم بخونم. ولی چون استادم گفته، فقط دارم سعى مي كنم كه دستورش رو اجرا كنم فقط صفحات را باز مي كنم، ولى نميدونم چطور بخونمش". خداوند چيتانيا فرمودند: "ديدم كه گاهى گريه مي كنى؟" "بله، گريه مي كنم". "اگر نمي تونى بخونى، پس چطوری گريه مي كنى؟" "چون وقتى این کتاب بهاگاواد-گیتا را برمى دارم، يك عكس مى بينم، در اون عكس، كريشنا اين قدر مهربونه كه، ارابه ران، "ساراتهى"، آرجونا شده، با اين كه او عابدشه. پس كريشنا خيلى مهربونه كه نقش يك خادم رو قبول مي كنه. آرجونا بهش دستور مى داده:" ارابه منو اين جا نگه دار" و كريشنا بهش خدمت مي كرده. پس كريشنا خيلى مهربونه. وقتى من اين عكس رو تو ذهنم مى بينم، گريه مى كنم." خداوند چيتانيا بلافاصله او را در آغوش گرفت و گفت: "تو واقعاً دارى بهاگاواد-گيتا رو مى خونى. بدون هيچ تحصیلاتی، تو دارى بهاگاواد-گيتا رو مى خونى" و برهمن را در آغوش خود گرفت. خوب، برهمن چگونه آن عكس را مى ديد؟ چون او عاشق كريشنا بود، مهم نيست كه مي توانست اين آيات را بخواند يا نه. او غرق در عشق كريشنا بود و مشاهده مى كرد، كه كريشنا آنجا نشسته است و ارابه ى آرجونا را هدايت مي كند. این دید لازم است.