FA/Prabhupada 0560 - تا افراد اخلاقیات را رعایت نکند تشرّف نمی دهیم: Difference between revisions

 
(Vanibot #0023: VideoLocalizer - changed YouTube player to show hard-coded subtitles version)
 
Line 7: Line 7:
[[Category:FA-Quotes - in USA, Los Angeles]]
[[Category:FA-Quotes - in USA, Los Angeles]]
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- BEGIN NAVIGATION BAR -- DO NOT EDIT OR REMOVE -->
{{1080 videos navigation - All Languages|Persian (Farsi)|FA/Prabhupada 0559 - "احمقانه فکر می کنند:" من پادشاه آنچه به دست آوردم، هستم|0559|FA/Prabhupada 0561 - فرشته یعنی تقریباً خدا. آنها تمام خصوصیات خداوند را دارند|0561}}
<!-- END NAVIGATION BAR -->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div class="center">
<div class="center">
Line 13: Line 16:
----
----
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div style="direction: rtl; text-align: right; margin: 1em;">


<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
{{youtube_right|yT09wYgp_DQ|تا افراد اخلاقیات را رعایت نکند تشرّف نمی دهیم<br />- Prabhupāda 0560}}
{{youtube_left|FNmGD9Zo6vg|تا افراد اخلاقیات را رعایت نکند تشرّف نمی دهیم<br />- Prabhupāda 0560}}
<!-- END VIDEO LINK -->
<!-- END VIDEO LINK -->


<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<mp3player>http://vaniquotes.org/w/images/681230IV-LA_part01_clip.mp3</mp3player>
<mp3player>https://s3.amazonaws.com/vanipedia/clip/681230IV-LA_part01_clip.mp3</mp3player>
<!-- END AUDIO LINK -->
<!-- END AUDIO LINK -->


Line 29: Line 34:
... " ستاره ى كيهانى" و ما درست براى ژانويه اسم روزنامه رو عوض كرديم، اولين شماره ست درست اولين شماره، خوب، بيرون اومده، امروز از زير چاپ بيرون اومده : هر ماه منتشر ميشه؟ : ماهيانه، درسته، درسته، بله و ما اديان شرقى رو پوشش ميديم اين ماه، يك مقاله ى مخصوص روى" اسقف جيمزپايك"، در باره ى بشقاب پرنده ها، ستاره شناسى، انجام داديم شما دكتر بُد رو مى شناسيد،" فرمبوس بُد" از ... او با مانلى هال ست. آيا شما مانلى هال رو مى شناسيد؟ : نه شما فرمبوس بُد رو نمى شناسيد؟ : نه از هند اومده. پارسى. : آها فهميدم، پارسى، بله : ماه آينده يك مقاله براى ما مى نويسه ولى من با دَن صحبت كردم و بهش گفتم كه يكى از چيزهايى كه ترجيح ميدم از شما بپرسم، و فكر مى كنم كه تعداد زيادى از خواننده هامون، و تعداد وحشتناكى از مردم آمريكا به شدت بوسيله ى مردم زيادى كه ادعا ميكنن" آواتار"'هستند، گيج شده ند و كسانى كه از هند به اين كشور ميان يكى پس از ديگرى، بعد از اون يكى، و اونها ميگن... : من مى تونم اعلام كنم، همه ى اونها چِرت هستند : چى هستند... من مى خواستم... اگر لطفاً با جزئيات بيشترى موضوع رو توضيح بديد : و من در ادامه ميتونم بگم، اونها همه نادانند : براى مثال ماهاريشى،... : او نادان درجه ى يك بود. من بطور آشكار ميگم : ميشه اينو توضيح بديد، كمى سابقه اش رو به من بديد و اينكه چرا، چون خواننده هاى ما... : من نميدونم، ولى از رفتارش مى فهمم كه او يك نادان درجه يكه من دوست ندارم در باره ش بدونم، ولى كارى كه او كرد... اما نكته ى جالب اينه كه مردم در كشورهاى غربى، فرض بر اينه كه خيلى پيشرفته هستند. چطورى بوسيله ى اين احمقها گول مى خورند؟ : خوب، من فكر مى كنم كه مردم به چيزى معتقدند كه مى خوان اعتقاد داشته باشند دنبال چيزى مى گردند، و به دنبالش ميان... : بله. ولى اونها چيز بسيارى بى ارزشى مي خوان. اشتباهشون اينه. : بله : حالا ما براى شاگردهامون، هيچ چيز بى ارزشى ارائه نميديم اولين موقعيت ما شخصيته، شخصيت اخلاقيه. مى بينيد؟ بنابراين، ما تشرف نميديم، مگر اينكه شخص شخصيت اخلاقى رو بپذيره، توى اين موسسه نمى پذيريمش و اين ماهاريشى اينجورى بود،" اوه، هر كارى دوست دارى انجام بده فقط به من سى و پنج دلار بده و من يك مانترايى بهت ميدم" مى بينيد. خوب مردم مى خواستند فريب بخورند، و فريبكارهاى زيادى اومدند اونها نمى خواستند كه بعضى فعاليتهاى انظباطى رو انجام بدند، متوجه ايد؟ هر چيز. اونها پول داشتند. فكر كردند كه" من بايد بپردازم"، و بلافاصله پول رو ميده : بهشت سريع السير. : بله. موقعيتشون اينه درست مثل اين كه مردم سعى ميكنند به كره ى ماه بروند من عقيده م رو بيان كرده م. توى لس آنجلس تايمز ديديد؟ اين شانس خيلى بعيديه. : اوه؟ : بله. چرا كه نه؟ فرض كنيد كه توى كشورتون، براى مهاجرت تعدادى سهميه داريد درون اين سياره، اگر كسى بياد، بدون اجازه ى اداره ى مهاجرت شما، هيچكس نميتونه وارد بشه چطور فكر مى كنيد كه توى اون سياره كه مردم به مراتب پيشرفته تر هستند، به اونها" فرشته " گفته ميشه، براى ده هزار سال دارند زندگى مى كنند، چطور تصور مى كنيد كه ميريدو بلافاصله وارد سياره ى ماه ميشيد؟ و اونها دارند بليط ميفروشند، رزرو مى كنن، مى بينيد؟ همه چيز، ازش يك تفريح ساختند
... " ستاره ى كيهانى" و ما درست براى ژانويه اسم روزنامه رو عوض كرديم، اولين شماره ست درست اولين شماره، خوب، بيرون اومده، امروز از زير چاپ بيرون اومده : هر ماه منتشر ميشه؟ : ماهيانه، درسته، درسته، بله و ما اديان شرقى رو پوشش ميديم اين ماه، يك مقاله ى مخصوص روى" اسقف جيمزپايك"، در باره ى بشقاب پرنده ها، ستاره شناسى، انجام داديم شما دكتر بُد رو مى شناسيد،" فرمبوس بُد" از ... او با مانلى هال ست. آيا شما مانلى هال رو مى شناسيد؟ : نه شما فرمبوس بُد رو نمى شناسيد؟ : نه از هند اومده. پارسى. : آها فهميدم، پارسى، بله : ماه آينده يك مقاله براى ما مى نويسه ولى من با دَن صحبت كردم و بهش گفتم كه يكى از چيزهايى كه ترجيح ميدم از شما بپرسم، و فكر مى كنم كه تعداد زيادى از خواننده هامون، و تعداد وحشتناكى از مردم آمريكا به شدت بوسيله ى مردم زيادى كه ادعا ميكنن" آواتار"'هستند، گيج شده ند و كسانى كه از هند به اين كشور ميان يكى پس از ديگرى، بعد از اون يكى، و اونها ميگن... : من مى تونم اعلام كنم، همه ى اونها چِرت هستند : چى هستند... من مى خواستم... اگر لطفاً با جزئيات بيشترى موضوع رو توضيح بديد : و من در ادامه ميتونم بگم، اونها همه نادانند : براى مثال ماهاريشى،... : او نادان درجه ى يك بود. من بطور آشكار ميگم : ميشه اينو توضيح بديد، كمى سابقه اش رو به من بديد و اينكه چرا، چون خواننده هاى ما... : من نميدونم، ولى از رفتارش مى فهمم كه او يك نادان درجه يكه من دوست ندارم در باره ش بدونم، ولى كارى كه او كرد... اما نكته ى جالب اينه كه مردم در كشورهاى غربى، فرض بر اينه كه خيلى پيشرفته هستند. چطورى بوسيله ى اين احمقها گول مى خورند؟ : خوب، من فكر مى كنم كه مردم به چيزى معتقدند كه مى خوان اعتقاد داشته باشند دنبال چيزى مى گردند، و به دنبالش ميان... : بله. ولى اونها چيز بسيارى بى ارزشى مي خوان. اشتباهشون اينه. : بله : حالا ما براى شاگردهامون، هيچ چيز بى ارزشى ارائه نميديم اولين موقعيت ما شخصيته، شخصيت اخلاقيه. مى بينيد؟ بنابراين، ما تشرف نميديم، مگر اينكه شخص شخصيت اخلاقى رو بپذيره، توى اين موسسه نمى پذيريمش و اين ماهاريشى اينجورى بود،" اوه، هر كارى دوست دارى انجام بده فقط به من سى و پنج دلار بده و من يك مانترايى بهت ميدم" مى بينيد. خوب مردم مى خواستند فريب بخورند، و فريبكارهاى زيادى اومدند اونها نمى خواستند كه بعضى فعاليتهاى انظباطى رو انجام بدند، متوجه ايد؟ هر چيز. اونها پول داشتند. فكر كردند كه" من بايد بپردازم"، و بلافاصله پول رو ميده : بهشت سريع السير. : بله. موقعيتشون اينه درست مثل اين كه مردم سعى ميكنند به كره ى ماه بروند من عقيده م رو بيان كرده م. توى لس آنجلس تايمز ديديد؟ اين شانس خيلى بعيديه. : اوه؟ : بله. چرا كه نه؟ فرض كنيد كه توى كشورتون، براى مهاجرت تعدادى سهميه داريد درون اين سياره، اگر كسى بياد، بدون اجازه ى اداره ى مهاجرت شما، هيچكس نميتونه وارد بشه چطور فكر مى كنيد كه توى اون سياره كه مردم به مراتب پيشرفته تر هستند، به اونها" فرشته " گفته ميشه، براى ده هزار سال دارند زندگى مى كنند، چطور تصور مى كنيد كه ميريدو بلافاصله وارد سياره ى ماه ميشيد؟ و اونها دارند بليط ميفروشند، رزرو مى كنن، مى بينيد؟ همه چيز، ازش يك تفريح ساختند
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
</div>

Latest revision as of 22:12, 10 October 2018



Press Interview -- December 30, 1968, Los Angeles

... " ستاره ى كيهانى" و ما درست براى ژانويه اسم روزنامه رو عوض كرديم، اولين شماره ست درست اولين شماره، خوب، بيرون اومده، امروز از زير چاپ بيرون اومده : هر ماه منتشر ميشه؟ : ماهيانه، درسته، درسته، بله و ما اديان شرقى رو پوشش ميديم اين ماه، يك مقاله ى مخصوص روى" اسقف جيمزپايك"، در باره ى بشقاب پرنده ها، ستاره شناسى، انجام داديم شما دكتر بُد رو مى شناسيد،" فرمبوس بُد" از ... او با مانلى هال ست. آيا شما مانلى هال رو مى شناسيد؟ : نه شما فرمبوس بُد رو نمى شناسيد؟ : نه از هند اومده. پارسى. : آها فهميدم، پارسى، بله : ماه آينده يك مقاله براى ما مى نويسه ولى من با دَن صحبت كردم و بهش گفتم كه يكى از چيزهايى كه ترجيح ميدم از شما بپرسم، و فكر مى كنم كه تعداد زيادى از خواننده هامون، و تعداد وحشتناكى از مردم آمريكا به شدت بوسيله ى مردم زيادى كه ادعا ميكنن" آواتار"'هستند، گيج شده ند و كسانى كه از هند به اين كشور ميان يكى پس از ديگرى، بعد از اون يكى، و اونها ميگن... : من مى تونم اعلام كنم، همه ى اونها چِرت هستند : چى هستند... من مى خواستم... اگر لطفاً با جزئيات بيشترى موضوع رو توضيح بديد : و من در ادامه ميتونم بگم، اونها همه نادانند : براى مثال ماهاريشى،... : او نادان درجه ى يك بود. من بطور آشكار ميگم : ميشه اينو توضيح بديد، كمى سابقه اش رو به من بديد و اينكه چرا، چون خواننده هاى ما... : من نميدونم، ولى از رفتارش مى فهمم كه او يك نادان درجه يكه من دوست ندارم در باره ش بدونم، ولى كارى كه او كرد... اما نكته ى جالب اينه كه مردم در كشورهاى غربى، فرض بر اينه كه خيلى پيشرفته هستند. چطورى بوسيله ى اين احمقها گول مى خورند؟ : خوب، من فكر مى كنم كه مردم به چيزى معتقدند كه مى خوان اعتقاد داشته باشند دنبال چيزى مى گردند، و به دنبالش ميان... : بله. ولى اونها چيز بسيارى بى ارزشى مي خوان. اشتباهشون اينه. : بله : حالا ما براى شاگردهامون، هيچ چيز بى ارزشى ارائه نميديم اولين موقعيت ما شخصيته، شخصيت اخلاقيه. مى بينيد؟ بنابراين، ما تشرف نميديم، مگر اينكه شخص شخصيت اخلاقى رو بپذيره، توى اين موسسه نمى پذيريمش و اين ماهاريشى اينجورى بود،" اوه، هر كارى دوست دارى انجام بده فقط به من سى و پنج دلار بده و من يك مانترايى بهت ميدم" مى بينيد. خوب مردم مى خواستند فريب بخورند، و فريبكارهاى زيادى اومدند اونها نمى خواستند كه بعضى فعاليتهاى انظباطى رو انجام بدند، متوجه ايد؟ هر چيز. اونها پول داشتند. فكر كردند كه" من بايد بپردازم"، و بلافاصله پول رو ميده : بهشت سريع السير. : بله. موقعيتشون اينه درست مثل اين كه مردم سعى ميكنند به كره ى ماه بروند من عقيده م رو بيان كرده م. توى لس آنجلس تايمز ديديد؟ اين شانس خيلى بعيديه. : اوه؟ : بله. چرا كه نه؟ فرض كنيد كه توى كشورتون، براى مهاجرت تعدادى سهميه داريد درون اين سياره، اگر كسى بياد، بدون اجازه ى اداره ى مهاجرت شما، هيچكس نميتونه وارد بشه چطور فكر مى كنيد كه توى اون سياره كه مردم به مراتب پيشرفته تر هستند، به اونها" فرشته " گفته ميشه، براى ده هزار سال دارند زندگى مى كنند، چطور تصور مى كنيد كه ميريدو بلافاصله وارد سياره ى ماه ميشيد؟ و اونها دارند بليط ميفروشند، رزرو مى كنن، مى بينيد؟ همه چيز، ازش يك تفريح ساختند