FA/Prabhupada 0768 - موکتی یعنی بدن مادی دیگر نه. این یعنی موکتی: Difference between revisions

 
(Vanibot #0023: VideoLocalizer - changed YouTube player to show hard-coded subtitles version)
 
Line 6: Line 6:
[[Category:FA-Quotes - in Switzerland]]
[[Category:FA-Quotes - in Switzerland]]
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- BEGIN NAVIGATION BAR -- DO NOT EDIT OR REMOVE -->
{{1080 videos navigation - All Languages|Persian (Farsi)|FA/Prabhupada 0767 - "تاتاه روچیز". سپس مزه. نمیتوانید خارج از این کمپ زندگی کنید. مزه اش عوض میشود|0767|FA/Prabhupada 0769 - یک وایشناوا، خودش شاد است زیرا در ارتباط مستقیم با کریشنا قرار دارد|0769}}
<!-- END NAVIGATION BAR -->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div class="center">
<div class="center">
Line 12: Line 15:
----
----
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div style="direction: rtl; text-align: right; margin: 1em;">


<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
{{youtube_right|ZiNOdQ4sj3U|Mukti Means no More Material Body. That is Called Mukti <br/>- Prabhupāda 0768}}
{{youtube_left|o03D9XPRgZU|موکتی یعنی بدن مادی دیگر نه. این یعنی موکتی <br/>- Prabhupāda 0768}}
<!-- END VIDEO LINK -->
<!-- END VIDEO LINK -->


<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<mp3player>File:740607BG-GENEVA_clip1.mp3</mp3player>
<mp3player>https://s3.amazonaws.com/vanipedia/clip/740607BG-GENEVA_clip1.mp3</mp3player>
<!-- END AUDIO LINK -->
<!-- END AUDIO LINK -->


Line 28: Line 33:
اين پايان نهايى كريشناآگاهى است، كه" آنتا-كال"، در زمان مرگ... در انتهاى زندگى،" آنتا-كال چا مام"،" بسوى من" ( بهاگاواد گيتا، فصل ٨، آيه ى ٥)، حتماً،" اسماران"، به ياد آوردن. پرستش ديتى بخصوص براى اين منظور است، اگر كه شما به پرستش ديتى رادهاو كريشنا ادامه دهيد، طبيعتاً تمرين داده خواهيد شد تا همواره درون قلبتان به رادها- كريشنا فكر كنيد اين تمرين مورد نياز است Anta-kāle ca mām eva smaran muktvā اين موكتى است. موكتى يعنى ديگر بدن مادى نه. به اين موكتى گفته مى شود ما اكنون توسط بدن مادى اسير هستيم در دنياى مادى، بدن مان را يكى پس از ديگرى عوض مى كنيم، ولى موكتى وجود ندارد هيچ رهايى نيست. موكتى ... فقط با تعويض بدن، ما موكتا نيستيم موكتا يعنى اين بدن ديگر هيچ بدن مادى نپذيرد، ولى در بدن روحانى مان باقى بمانيم درست مثل اينكه مريض شده ايد، از تب رنج مى بريد، پس وقتى كه ديگر تب نباشد، ولى شما در بدن اصلى و سالم خود باقى بمانيد، به اين موكتى گفته مى شود نه اين كه موكتى يعنى بدون فرم شدن. نه. همان مثال: داريد از تب رنج مى بريد رها شدن از تب به اين معنا نيست كه شما بدون فرم شويد چرا من بايد بدون فرم شوم؟ فرم من وجود دارد، ولى اين فرم ديگر توسط تب، موقعيت تب آلود، آزار نمى بيند به اين موكتى گفته مى شود." روگا- موكتا"، رها از بيمارى بنابراين گفته مى شود" موكتوا كالوارام". درست مثل مار آنها گاهى پوشش خارجى بدن را از دست مى دهند. ديده ايد؟ : بله. بله ولى در بدن باقى مى مانند. او در بدن مى ماند ولى پوشش اضافى كه دارد، او رشد كرده است، آن هم رفته وقتى آن را از دست مى دهد همه چيز، همه ى تحصيلات، در آموزش طبيعت وجود دارد مى توانيم مار را ببينيم كه پوستش را از دست مى دهد، ولى در فرم خود باقى مى ماند مشابهاً، " موكتوا كالوارام" يعنى اين اضافه... درست مثل اين لباس، اين پوشش است من مى توانم آن را از دست بدهم، ولى در بدن اصلى خود باقى بمانم مشابهاً، موكتى يعنى... من هنوز بدن اصلى خود را دارم اين با پوشش مادى پوشيده شده پس وقتى هيچ پوشش مادى ديگرى نباشد، به اين موكتى گفته مى شود اين زمانى كه شما نزد كريشنا، به سوى خانه، به سوى خداوند برگرديد، قابل دسترسى است در آن زمان، شما بدون فرم نمى شويد. فرم باقى مى ماند چون من فرم فردى هستم، مشابهاً، وقتى به سوى كريشنا مى روم، كريشنا هم فرم فردى خود را دارد، من هم فرم فردى خود را دارم... او رهبر تمام موجودات زنده است به اين موكتى گفته مى شود خوب اين موكتى را مى توانيد داشته باشيد اگر بتوانيد كريشنا را در زمان مرگ تان به ياد آوريد پس اين امكان پذير است. اگر ما براى فكر كردن به كريشنا، همواره تمرين داده شويم به طور طبيعى، در زمان مرگ، در زمان پايان اين بدن، اگر آن قدر خوش بخت باشيم كه به كريشنا فكر كنيم، به فرم اش، آنگاه از لحاظ مادى رها مى شويم، ديگر اين بدن مادى نه اين كريشناآگاهى است. تمرين كنيد
اين پايان نهايى كريشناآگاهى است، كه" آنتا-كال"، در زمان مرگ... در انتهاى زندگى،" آنتا-كال چا مام"،" بسوى من" ( بهاگاواد گيتا، فصل ٨، آيه ى ٥)، حتماً،" اسماران"، به ياد آوردن. پرستش ديتى بخصوص براى اين منظور است، اگر كه شما به پرستش ديتى رادهاو كريشنا ادامه دهيد، طبيعتاً تمرين داده خواهيد شد تا همواره درون قلبتان به رادها- كريشنا فكر كنيد اين تمرين مورد نياز است Anta-kāle ca mām eva smaran muktvā اين موكتى است. موكتى يعنى ديگر بدن مادى نه. به اين موكتى گفته مى شود ما اكنون توسط بدن مادى اسير هستيم در دنياى مادى، بدن مان را يكى پس از ديگرى عوض مى كنيم، ولى موكتى وجود ندارد هيچ رهايى نيست. موكتى ... فقط با تعويض بدن، ما موكتا نيستيم موكتا يعنى اين بدن ديگر هيچ بدن مادى نپذيرد، ولى در بدن روحانى مان باقى بمانيم درست مثل اينكه مريض شده ايد، از تب رنج مى بريد، پس وقتى كه ديگر تب نباشد، ولى شما در بدن اصلى و سالم خود باقى بمانيد، به اين موكتى گفته مى شود نه اين كه موكتى يعنى بدون فرم شدن. نه. همان مثال: داريد از تب رنج مى بريد رها شدن از تب به اين معنا نيست كه شما بدون فرم شويد چرا من بايد بدون فرم شوم؟ فرم من وجود دارد، ولى اين فرم ديگر توسط تب، موقعيت تب آلود، آزار نمى بيند به اين موكتى گفته مى شود." روگا- موكتا"، رها از بيمارى بنابراين گفته مى شود" موكتوا كالوارام". درست مثل مار آنها گاهى پوشش خارجى بدن را از دست مى دهند. ديده ايد؟ : بله. بله ولى در بدن باقى مى مانند. او در بدن مى ماند ولى پوشش اضافى كه دارد، او رشد كرده است، آن هم رفته وقتى آن را از دست مى دهد همه چيز، همه ى تحصيلات، در آموزش طبيعت وجود دارد مى توانيم مار را ببينيم كه پوستش را از دست مى دهد، ولى در فرم خود باقى مى ماند مشابهاً، " موكتوا كالوارام" يعنى اين اضافه... درست مثل اين لباس، اين پوشش است من مى توانم آن را از دست بدهم، ولى در بدن اصلى خود باقى بمانم مشابهاً، موكتى يعنى... من هنوز بدن اصلى خود را دارم اين با پوشش مادى پوشيده شده پس وقتى هيچ پوشش مادى ديگرى نباشد، به اين موكتى گفته مى شود اين زمانى كه شما نزد كريشنا، به سوى خانه، به سوى خداوند برگرديد، قابل دسترسى است در آن زمان، شما بدون فرم نمى شويد. فرم باقى مى ماند چون من فرم فردى هستم، مشابهاً، وقتى به سوى كريشنا مى روم، كريشنا هم فرم فردى خود را دارد، من هم فرم فردى خود را دارم... او رهبر تمام موجودات زنده است به اين موكتى گفته مى شود خوب اين موكتى را مى توانيد داشته باشيد اگر بتوانيد كريشنا را در زمان مرگ تان به ياد آوريد پس اين امكان پذير است. اگر ما براى فكر كردن به كريشنا، همواره تمرين داده شويم به طور طبيعى، در زمان مرگ، در زمان پايان اين بدن، اگر آن قدر خوش بخت باشيم كه به كريشنا فكر كنيم، به فرم اش، آنگاه از لحاظ مادى رها مى شويم، ديگر اين بدن مادى نه اين كريشناآگاهى است. تمرين كنيد
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
</div>

Latest revision as of 22:46, 10 October 2018



Lecture on BG 8.1 -- Geneva, June 7, 1974

اين پايان نهايى كريشناآگاهى است، كه" آنتا-كال"، در زمان مرگ... در انتهاى زندگى،" آنتا-كال چا مام"،" بسوى من" ( بهاگاواد گيتا، فصل ٨، آيه ى ٥)، حتماً،" اسماران"، به ياد آوردن. پرستش ديتى بخصوص براى اين منظور است، اگر كه شما به پرستش ديتى رادهاو كريشنا ادامه دهيد، طبيعتاً تمرين داده خواهيد شد تا همواره درون قلبتان به رادها- كريشنا فكر كنيد اين تمرين مورد نياز است Anta-kāle ca mām eva smaran muktvā اين موكتى است. موكتى يعنى ديگر بدن مادى نه. به اين موكتى گفته مى شود ما اكنون توسط بدن مادى اسير هستيم در دنياى مادى، بدن مان را يكى پس از ديگرى عوض مى كنيم، ولى موكتى وجود ندارد هيچ رهايى نيست. موكتى ... فقط با تعويض بدن، ما موكتا نيستيم موكتا يعنى اين بدن ديگر هيچ بدن مادى نپذيرد، ولى در بدن روحانى مان باقى بمانيم درست مثل اينكه مريض شده ايد، از تب رنج مى بريد، پس وقتى كه ديگر تب نباشد، ولى شما در بدن اصلى و سالم خود باقى بمانيد، به اين موكتى گفته مى شود نه اين كه موكتى يعنى بدون فرم شدن. نه. همان مثال: داريد از تب رنج مى بريد رها شدن از تب به اين معنا نيست كه شما بدون فرم شويد چرا من بايد بدون فرم شوم؟ فرم من وجود دارد، ولى اين فرم ديگر توسط تب، موقعيت تب آلود، آزار نمى بيند به اين موكتى گفته مى شود." روگا- موكتا"، رها از بيمارى بنابراين گفته مى شود" موكتوا كالوارام". درست مثل مار آنها گاهى پوشش خارجى بدن را از دست مى دهند. ديده ايد؟ : بله. بله ولى در بدن باقى مى مانند. او در بدن مى ماند ولى پوشش اضافى كه دارد، او رشد كرده است، آن هم رفته وقتى آن را از دست مى دهد همه چيز، همه ى تحصيلات، در آموزش طبيعت وجود دارد مى توانيم مار را ببينيم كه پوستش را از دست مى دهد، ولى در فرم خود باقى مى ماند مشابهاً، " موكتوا كالوارام" يعنى اين اضافه... درست مثل اين لباس، اين پوشش است من مى توانم آن را از دست بدهم، ولى در بدن اصلى خود باقى بمانم مشابهاً، موكتى يعنى... من هنوز بدن اصلى خود را دارم اين با پوشش مادى پوشيده شده پس وقتى هيچ پوشش مادى ديگرى نباشد، به اين موكتى گفته مى شود اين زمانى كه شما نزد كريشنا، به سوى خانه، به سوى خداوند برگرديد، قابل دسترسى است در آن زمان، شما بدون فرم نمى شويد. فرم باقى مى ماند چون من فرم فردى هستم، مشابهاً، وقتى به سوى كريشنا مى روم، كريشنا هم فرم فردى خود را دارد، من هم فرم فردى خود را دارم... او رهبر تمام موجودات زنده است به اين موكتى گفته مى شود خوب اين موكتى را مى توانيد داشته باشيد اگر بتوانيد كريشنا را در زمان مرگ تان به ياد آوريد پس اين امكان پذير است. اگر ما براى فكر كردن به كريشنا، همواره تمرين داده شويم به طور طبيعى، در زمان مرگ، در زمان پايان اين بدن، اگر آن قدر خوش بخت باشيم كه به كريشنا فكر كنيم، به فرم اش، آنگاه از لحاظ مادى رها مى شويم، ديگر اين بدن مادى نه اين كريشناآگاهى است. تمرين كنيد