FA/Prabhupada 0799 - آزادی کامل- جاودانگی، شعفو مملو از دانش: Difference between revisions

 
(Vanibot #0023: VideoLocalizer - changed YouTube player to show hard-coded subtitles version)
 
Line 6: Line 6:
[[Category:FA-Quotes - in Sweden]]
[[Category:FA-Quotes - in Sweden]]
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- BEGIN NAVIGATION BAR -- DO NOT EDIT OR REMOVE -->
{{1080 videos navigation - All Languages|Persian (Farsi)|FA/Prabhupada 0798 - شما یک دختر رقصنده هستید. اکنون باید برقصی. نمی توانی خجالت بکشی|0798|FA/Prabhupada 0800 -کارل مارکس. فکر می کند که چگونه حواس کارگران راضی خواهد شد|0800}}
<!-- END NAVIGATION BAR -->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div class="center">
<div class="center">
Line 12: Line 15:
----
----
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div style="direction: rtl; text-align: right; margin: 1em;">


<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
{{youtube_right|BZcXumkF31U|Complete Freedom - Eternity, Blissful and Full of Knowledge <br/>- Prabhupāda 0799}}
{{youtube_left|4V9hZEjYNdY|آزادی کامل- جاودانگی، شعفو مملو از دانش <br/>- Prabhupāda 0799}}
<!-- END VIDEO LINK -->
<!-- END VIDEO LINK -->


<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<mp3player>File:730905AR-STOCKHOLM_clip1.mp3</mp3player>
<mp3player>https://s3.amazonaws.com/vanipedia/clip/730905AR-STOCKHOLM_clip1.mp3</mp3player>
<!-- END AUDIO LINK -->
<!-- END AUDIO LINK -->


Line 28: Line 33:
از شما بسيار ممنونم كه مرا با مهربانى پذيرفتيد اين اولين بارى است كه من به اين كشور، سوئد مى آيم خوب به تدريج اين جنبش كريشناآگاهى در سرتاسر جهان درحال پخش شدن است فهميدن هدف اين جنبش كمى سخت است زيرا كاملاً در جايگاه روحانى قرار دارد بطور كلى، مردم نمى فهمند جايگاه روحانى چيست همينطور كه مى توانيم درك كنيم كه ما از تركيب دو چيز بوجود آمده ايم... هر كدام از ما، موجودات زنده، ما در حال حاضر تركيبى از روح و ماده هستيم ماده را مى توانيم درك كنيم، ولى به دليل معاشرت طولانى مان با ماده، نمى توانيم بفهميم روح چيست ولى مى توانيم تصور كنيم كه چيزى هست كه يك بدن مرده را به بدنى زنده تبديل مى كند اين را مى توانيم بفهميم. وقتى كسى مرده ست... فرض كنيد پدر من يا يك كسى، يك فاميل، مرده، ما ضجه مى زنيم كه" پدر من ديگر نيست. او رفته " ولى او كجا رفته است؟ پدر روى تخت خوابيده چرا مى گويى،" پدرم رفته ؟" اگر كسى بگويد كه" پدرت دراز كشيده است، روى تخت خوابيده چرا گريه مى كنى كه پدرت رفته ؟ او نرفته. آنجا خوابيده" ولى آن خواب، اين خواب، خوابى معمولى كه ما روزانه تجربه مى كنيم، نيست آن خواب يعنى خواب ابدى پس در واقع، ما چشمى براى ديدن اينكه پدر من كيست، نداريم در طول زندگى پدرم، من نفهميدم كه او كيست؛ بنابراين وقتى پدر واقعى مى رود، ما فرياد مى زنيم كه" پدرم رفته ست" خوب اين روح است. كه از آن بدن رفته ، اين روح است؛ در غير اين صورت چرا او مى گويد كه" پدرم رفته"؟ بدن هست پس اول از همه ما بايد اين تفاوت بين روح و اين بدن مادى را بفهميم اگر ما درك كنيم كه روح چيست، آن وقت مى توانيم بفهميم كه اين جنبش روحانى چيست در غير اينصورت، فقط در درك مادى، فهميدن آن كه زندگى روحانى يا جايگاه روحانى چيست، بسيار مشكل است ولى هست. ما در حال حاضر فقط مى توانيم اين گونه احساس كنيم، ولى دنياى روحانى، زندگى معنوى وجود دارد و آن زندگى روحانى چيست؟ رهايى كامل رهايى كامل. جاودانگى، سعادت مندى و پر از دانش اين زندگى روحانى ست. كاملاً متمايز از اين موقعيت بدنى حيات زندگى روحانى يعنى جاودانگى، زندگى سعادتمندانه ى دانش و اين زندگى مادى يعنى غير دائمى، جهالت و مملو از درد و رنج اين بدن يعنى؛ ماندنى نيست، و همواره مملو از موقعيت هاى رنج آور است و هيچ سعادتى وجود ندارد
از شما بسيار ممنونم كه مرا با مهربانى پذيرفتيد اين اولين بارى است كه من به اين كشور، سوئد مى آيم خوب به تدريج اين جنبش كريشناآگاهى در سرتاسر جهان درحال پخش شدن است فهميدن هدف اين جنبش كمى سخت است زيرا كاملاً در جايگاه روحانى قرار دارد بطور كلى، مردم نمى فهمند جايگاه روحانى چيست همينطور كه مى توانيم درك كنيم كه ما از تركيب دو چيز بوجود آمده ايم... هر كدام از ما، موجودات زنده، ما در حال حاضر تركيبى از روح و ماده هستيم ماده را مى توانيم درك كنيم، ولى به دليل معاشرت طولانى مان با ماده، نمى توانيم بفهميم روح چيست ولى مى توانيم تصور كنيم كه چيزى هست كه يك بدن مرده را به بدنى زنده تبديل مى كند اين را مى توانيم بفهميم. وقتى كسى مرده ست... فرض كنيد پدر من يا يك كسى، يك فاميل، مرده، ما ضجه مى زنيم كه" پدر من ديگر نيست. او رفته " ولى او كجا رفته است؟ پدر روى تخت خوابيده چرا مى گويى،" پدرم رفته ؟" اگر كسى بگويد كه" پدرت دراز كشيده است، روى تخت خوابيده چرا گريه مى كنى كه پدرت رفته ؟ او نرفته. آنجا خوابيده" ولى آن خواب، اين خواب، خوابى معمولى كه ما روزانه تجربه مى كنيم، نيست آن خواب يعنى خواب ابدى پس در واقع، ما چشمى براى ديدن اينكه پدر من كيست، نداريم در طول زندگى پدرم، من نفهميدم كه او كيست؛ بنابراين وقتى پدر واقعى مى رود، ما فرياد مى زنيم كه" پدرم رفته ست" خوب اين روح است. كه از آن بدن رفته ، اين روح است؛ در غير اين صورت چرا او مى گويد كه" پدرم رفته"؟ بدن هست پس اول از همه ما بايد اين تفاوت بين روح و اين بدن مادى را بفهميم اگر ما درك كنيم كه روح چيست، آن وقت مى توانيم بفهميم كه اين جنبش روحانى چيست در غير اينصورت، فقط در درك مادى، فهميدن آن كه زندگى روحانى يا جايگاه روحانى چيست، بسيار مشكل است ولى هست. ما در حال حاضر فقط مى توانيم اين گونه احساس كنيم، ولى دنياى روحانى، زندگى معنوى وجود دارد و آن زندگى روحانى چيست؟ رهايى كامل رهايى كامل. جاودانگى، سعادت مندى و پر از دانش اين زندگى روحانى ست. كاملاً متمايز از اين موقعيت بدنى حيات زندگى روحانى يعنى جاودانگى، زندگى سعادتمندانه ى دانش و اين زندگى مادى يعنى غير دائمى، جهالت و مملو از درد و رنج اين بدن يعنى؛ ماندنى نيست، و همواره مملو از موقعيت هاى رنج آور است و هيچ سعادتى وجود ندارد
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
</div>

Latest revision as of 22:52, 10 October 2018



Arrival Speech -- Stockholm, September 5, 1973

از شما بسيار ممنونم كه مرا با مهربانى پذيرفتيد اين اولين بارى است كه من به اين كشور، سوئد مى آيم خوب به تدريج اين جنبش كريشناآگاهى در سرتاسر جهان درحال پخش شدن است فهميدن هدف اين جنبش كمى سخت است زيرا كاملاً در جايگاه روحانى قرار دارد بطور كلى، مردم نمى فهمند جايگاه روحانى چيست همينطور كه مى توانيم درك كنيم كه ما از تركيب دو چيز بوجود آمده ايم... هر كدام از ما، موجودات زنده، ما در حال حاضر تركيبى از روح و ماده هستيم ماده را مى توانيم درك كنيم، ولى به دليل معاشرت طولانى مان با ماده، نمى توانيم بفهميم روح چيست ولى مى توانيم تصور كنيم كه چيزى هست كه يك بدن مرده را به بدنى زنده تبديل مى كند اين را مى توانيم بفهميم. وقتى كسى مرده ست... فرض كنيد پدر من يا يك كسى، يك فاميل، مرده، ما ضجه مى زنيم كه" پدر من ديگر نيست. او رفته " ولى او كجا رفته است؟ پدر روى تخت خوابيده چرا مى گويى،" پدرم رفته ؟" اگر كسى بگويد كه" پدرت دراز كشيده است، روى تخت خوابيده چرا گريه مى كنى كه پدرت رفته ؟ او نرفته. آنجا خوابيده" ولى آن خواب، اين خواب، خوابى معمولى كه ما روزانه تجربه مى كنيم، نيست آن خواب يعنى خواب ابدى پس در واقع، ما چشمى براى ديدن اينكه پدر من كيست، نداريم در طول زندگى پدرم، من نفهميدم كه او كيست؛ بنابراين وقتى پدر واقعى مى رود، ما فرياد مى زنيم كه" پدرم رفته ست" خوب اين روح است. كه از آن بدن رفته ، اين روح است؛ در غير اين صورت چرا او مى گويد كه" پدرم رفته"؟ بدن هست پس اول از همه ما بايد اين تفاوت بين روح و اين بدن مادى را بفهميم اگر ما درك كنيم كه روح چيست، آن وقت مى توانيم بفهميم كه اين جنبش روحانى چيست در غير اينصورت، فقط در درك مادى، فهميدن آن كه زندگى روحانى يا جايگاه روحانى چيست، بسيار مشكل است ولى هست. ما در حال حاضر فقط مى توانيم اين گونه احساس كنيم، ولى دنياى روحانى، زندگى معنوى وجود دارد و آن زندگى روحانى چيست؟ رهايى كامل رهايى كامل. جاودانگى، سعادت مندى و پر از دانش اين زندگى روحانى ست. كاملاً متمايز از اين موقعيت بدنى حيات زندگى روحانى يعنى جاودانگى، زندگى سعادتمندانه ى دانش و اين زندگى مادى يعنى غير دائمى، جهالت و مملو از درد و رنج اين بدن يعنى؛ ماندنى نيست، و همواره مملو از موقعيت هاى رنج آور است و هيچ سعادتى وجود ندارد