FA/Prabhupada 0936 - فقط قول می دهید: " در آینده". "ولی برای همین لحظه چه چیز آورده اید، آقا؟": Difference between revisions

(Created page with "<!-- BEGIN CATEGORY LIST --> Category:1080 Persian (Farsi) Pages with Videos Category:Persian (Farsi) Pages - 207 Live Videos Category:Prabhupada 0936 - in all Langu...")
 
(Vanibot #0023: VideoLocalizer - changed YouTube player to show hard-coded subtitles version)
 
Line 7: Line 7:
[[Category:FA-Quotes - in USA]]
[[Category:FA-Quotes - in USA]]
[[Category:FA-Quotes - in USA, Los Angeles]]
[[Category:FA-Quotes - in USA, Los Angeles]]
[[Category:Persian (Farsi) Language]]
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- END CATEGORY LIST -->
<!-- BEGIN NAVIGATION BAR -- DO NOT EDIT OR REMOVE -->
{{1080 videos navigation - All Languages|Persian (Farsi)|FA/Prabhupada 0935 - نیاز واقعی زندگی، برآوردن راحتی روح است|0935|FA/Prabhupada 0937 - کلاغ، به سوی قو نمی رود. قو هم به سوی کلاغ نمی رود|0937}}
<!-- END NAVIGATION BAR -->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- BEGIN ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div class="center">
<div class="center">
Line 14: Line 18:
----
----
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<!-- END ORIGINAL VANIQUOTES PAGE LINK-->
<div style="direction: rtl; text-align: right; margin: 1em;">


<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
<!-- BEGIN VIDEO LINK -->
{{youtube_right|vcsXoA-tSOs|Simply Promising; 'In Future.' 'But What You Are Delivering Just Now, Sir?' <br/>- Prabhupāda 0936}}
{{youtube_left|Lf_I2lDZkZ8|فقط قول می دهید: " در آینده". "ولی برای همین لحظه چه چیز آورده اید، آقا؟"<br/>- Prabhupāda 0936}}
<!-- END VIDEO LINK -->
<!-- END VIDEO LINK -->


<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<!-- BEGIN AUDIO LINK (from English page -->
<mp3player>File:730425SB-LOS ANGELES_clip5.mp3</mp3player>
<mp3player>https://s3.amazonaws.com/vanipedia/clip/730425SB-LOS_ANGELES_clip5.mp3</mp3player>
<!-- END AUDIO LINK -->
<!-- END AUDIO LINK -->


Line 30: Line 36:
فقط قول دادن؛ "در آینده." "اما اکنون چه چیزی ارائه میکنید، قربان؟" مال ما... در حال حاضر، ما در موقعیت بیمار گونه هستیم. آنها نمیدانند موقعیت بیمارگونه چیست، موقعیت سلامتی چیست، این حقه بازها. آنها هیچ نمیدانند، با اینحال بعنوان دانشمندان ، فلاسفه ی بزرگ میگذرند... آنها نمی پرسند که: "من نمیخواهم بمیرم. چرا مرگ با زور به من تحمیل میشود؟" چنین پرسشی نیست. و راه حلی هم نیست. با این حال هنوز آنها دانشمند هستند. چه جور دانشمندی؟ اگر شما... علم یعنی اینکه شما در دانش پیشرفته باشید که موقعیت زندگی رنجبار شما بتواند کاهش یابد، کوچکتر شود. این علم است. در غیر اینصورت، این چه علمی است؟ آنها فقط قول میدهند؛ "در آینده." "اما شما حالا چه چیزی را ارائه میکنید، قربان؟" "الان شما رنج میبرید - همانطور که رنج میبرید، به رنج بردن ادامه بدهید. در آینده ما یک مواد شیمیایی پیدا خواهیم کرد." خیر. در واقع ātyantika-duḥkha-nivṛtti. آتیانتیک،نهایت. آتیانتیک یعنی نهایت. دهوکها یعنی رنج بردن. آن باید هدف زندگی انسانی باشد. بنابراین آنها نمیدانند آتیانتیک-دوهکها چیست. دوهکها یعنی رنج کشیدن. پس در بهاگاواد-گیتا به آتیانتیکا-دوهکها اشاره شده است. "آتیانتیکا-دهوکها اینجاست، قربان." این چیست؟ (BG 13.9). تولد، مرگ، پیری و بیماری. شما برای از بین بردن یا ساختن، یا خنثی کردن این دهوکها، این رنجها چکار کرده اید؟ بنابراین چنین چیزهایی در دنیای مادی وجود ندارند. نهایت انصراف از تمام رنجها در بهاگاواد-گیتا آمده است. آن چیست؟ (BG 8.15). شما باید همه ی اینها را بخوانید. شما بهاگاواد-گیتا دارید، همه چیز شرح داده شده است. این آتیانتیکا-دهوکها-نیوریتی - نهایت انصراف از همه ی رنجها. آن چیست؟ مام اوپتیا. "کسی به من نزدیک شود یا کسی که بسوی من بیاید، بازگشت به خانه، بازگشت به خداوند." آنها اصلا دانشی در باره خدا و چگونگی بازگشت شخصی به خانه، بازگشت به خداوند ندارند. این یک چیز عملی است یا نه. بدون دانش. درست مثل حیوانات. فقط همین. بدون دانش. آنها دعا میکنند: "آه، خدایا نان روزانه ی ما را عطا کن." حالا از او بپرسید: "خدا چیست؟" میتواند توضیح دهد؟ خیر. پس ما از چه کسی درخواست میکنیم؟ در هوا؟ اگر من بپرسم، اگر من دادخواستی را تسلیم کنم، باید یک شخصی باشد. اگر من ندانم این شخص کیست، این دادخواست را کجا ارائه کنم. ساده است... آنها میگویند که او آسمان است. آسمان، آنجا پرنده های زیادی هم هست، (خنده) اما آن خدا نیست. می بینید؟ آنها هیچ دانشی ندارند، هیچ دانشی. دانش ناقص، همه. و آنها دانشمند، فیلسوف، متفکران بزرگ، نویسندگان، و...... میگذرانند. همه اش بی ارزش، بی ارش است. تنها کتاب شریماد-بهاگاواتام، بهاگاواد-گیتا ست. همه بی ارزش هستند. در بهاگاواد-گیتا گفته شده است: tad-vāg-visargo janatāgha-viplavo yasmin prati-ślokam abaddhavaty api nāmāny anantasya yaśo 'ṅkitāni yat śṛṇvanti gāyanti gṛṇanti sādhavaḥ (SB 1.5.11). و از طرف دیگر: pragṛṇīta karhicit tad vāyasaṁ tīrtham... (SB 1.5.10). Tad vāyasaṁ tīrtham. هر ادبیاتی که رابطه ای با خداوند نداشته باشد، درست مانند مکانی است که کلاغها در آنجا لذت میبرند. کلاغها کجا لذت میبرند؟ در جاهای کثیف. و قوها، قوهای سفید، آنها در جاهای زیبا، آبهای زلال، جایی که باغ باشد، پرنده باشد ذر آنجا لذت میبرند.
فقط قول دادن؛ "در آینده." "اما اکنون چه چیزی ارائه میکنید، قربان؟" مال ما... در حال حاضر، ما در موقعیت بیمار گونه هستیم. آنها نمیدانند موقعیت بیمارگونه چیست، موقعیت سلامتی چیست، این حقه بازها. آنها هیچ نمیدانند، با اینحال بعنوان دانشمندان ، فلاسفه ی بزرگ میگذرند... آنها نمی پرسند که: "من نمیخواهم بمیرم. چرا مرگ با زور به من تحمیل میشود؟" چنین پرسشی نیست. و راه حلی هم نیست. با این حال هنوز آنها دانشمند هستند. چه جور دانشمندی؟ اگر شما... علم یعنی اینکه شما در دانش پیشرفته باشید که موقعیت زندگی رنجبار شما بتواند کاهش یابد، کوچکتر شود. این علم است. در غیر اینصورت، این چه علمی است؟ آنها فقط قول میدهند؛ "در آینده." "اما شما حالا چه چیزی را ارائه میکنید، قربان؟" "الان شما رنج میبرید - همانطور که رنج میبرید، به رنج بردن ادامه بدهید. در آینده ما یک مواد شیمیایی پیدا خواهیم کرد." خیر. در واقع ātyantika-duḥkha-nivṛtti. آتیانتیک،نهایت. آتیانتیک یعنی نهایت. دهوکها یعنی رنج بردن. آن باید هدف زندگی انسانی باشد. بنابراین آنها نمیدانند آتیانتیک-دوهکها چیست. دوهکها یعنی رنج کشیدن. پس در بهاگاواد-گیتا به آتیانتیکا-دوهکها اشاره شده است. "آتیانتیکا-دهوکها اینجاست، قربان." این چیست؟ (BG 13.9). تولد، مرگ، پیری و بیماری. شما برای از بین بردن یا ساختن، یا خنثی کردن این دهوکها، این رنجها چکار کرده اید؟ بنابراین چنین چیزهایی در دنیای مادی وجود ندارند. نهایت انصراف از تمام رنجها در بهاگاواد-گیتا آمده است. آن چیست؟ (BG 8.15). شما باید همه ی اینها را بخوانید. شما بهاگاواد-گیتا دارید، همه چیز شرح داده شده است. این آتیانتیکا-دهوکها-نیوریتی - نهایت انصراف از همه ی رنجها. آن چیست؟ مام اوپتیا. "کسی به من نزدیک شود یا کسی که بسوی من بیاید، بازگشت به خانه، بازگشت به خداوند." آنها اصلا دانشی در باره خدا و چگونگی بازگشت شخصی به خانه، بازگشت به خداوند ندارند. این یک چیز عملی است یا نه. بدون دانش. درست مثل حیوانات. فقط همین. بدون دانش. آنها دعا میکنند: "آه، خدایا نان روزانه ی ما را عطا کن." حالا از او بپرسید: "خدا چیست؟" میتواند توضیح دهد؟ خیر. پس ما از چه کسی درخواست میکنیم؟ در هوا؟ اگر من بپرسم، اگر من دادخواستی را تسلیم کنم، باید یک شخصی باشد. اگر من ندانم این شخص کیست، این دادخواست را کجا ارائه کنم. ساده است... آنها میگویند که او آسمان است. آسمان، آنجا پرنده های زیادی هم هست، (خنده) اما آن خدا نیست. می بینید؟ آنها هیچ دانشی ندارند، هیچ دانشی. دانش ناقص، همه. و آنها دانشمند، فیلسوف، متفکران بزرگ، نویسندگان، و...... میگذرانند. همه اش بی ارزش، بی ارش است. تنها کتاب شریماد-بهاگاواتام، بهاگاواد-گیتا ست. همه بی ارزش هستند. در بهاگاواد-گیتا گفته شده است: tad-vāg-visargo janatāgha-viplavo yasmin prati-ślokam abaddhavaty api nāmāny anantasya yaśo 'ṅkitāni yat śṛṇvanti gāyanti gṛṇanti sādhavaḥ (SB 1.5.11). و از طرف دیگر: pragṛṇīta karhicit tad vāyasaṁ tīrtham... (SB 1.5.10). Tad vāyasaṁ tīrtham. هر ادبیاتی که رابطه ای با خداوند نداشته باشد، درست مانند مکانی است که کلاغها در آنجا لذت میبرند. کلاغها کجا لذت میبرند؟ در جاهای کثیف. و قوها، قوهای سفید، آنها در جاهای زیبا، آبهای زلال، جایی که باغ باشد، پرنده باشد ذر آنجا لذت میبرند.
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
<!-- END TRANSLATED TEXT -->
</div>

Latest revision as of 23:14, 10 October 2018



730425 - Lecture SB 01.08.33 - Los Angeles

فقط قول دادن؛ "در آینده." "اما اکنون چه چیزی ارائه میکنید، قربان؟" مال ما... در حال حاضر، ما در موقعیت بیمار گونه هستیم. آنها نمیدانند موقعیت بیمارگونه چیست، موقعیت سلامتی چیست، این حقه بازها. آنها هیچ نمیدانند، با اینحال بعنوان دانشمندان ، فلاسفه ی بزرگ میگذرند... آنها نمی پرسند که: "من نمیخواهم بمیرم. چرا مرگ با زور به من تحمیل میشود؟" چنین پرسشی نیست. و راه حلی هم نیست. با این حال هنوز آنها دانشمند هستند. چه جور دانشمندی؟ اگر شما... علم یعنی اینکه شما در دانش پیشرفته باشید که موقعیت زندگی رنجبار شما بتواند کاهش یابد، کوچکتر شود. این علم است. در غیر اینصورت، این چه علمی است؟ آنها فقط قول میدهند؛ "در آینده." "اما شما حالا چه چیزی را ارائه میکنید، قربان؟" "الان شما رنج میبرید - همانطور که رنج میبرید، به رنج بردن ادامه بدهید. در آینده ما یک مواد شیمیایی پیدا خواهیم کرد." خیر. در واقع ātyantika-duḥkha-nivṛtti. آتیانتیک،نهایت. آتیانتیک یعنی نهایت. دهوکها یعنی رنج بردن. آن باید هدف زندگی انسانی باشد. بنابراین آنها نمیدانند آتیانتیک-دوهکها چیست. دوهکها یعنی رنج کشیدن. پس در بهاگاواد-گیتا به آتیانتیکا-دوهکها اشاره شده است. "آتیانتیکا-دهوکها اینجاست، قربان." این چیست؟ (BG 13.9). تولد، مرگ، پیری و بیماری. شما برای از بین بردن یا ساختن، یا خنثی کردن این دهوکها، این رنجها چکار کرده اید؟ بنابراین چنین چیزهایی در دنیای مادی وجود ندارند. نهایت انصراف از تمام رنجها در بهاگاواد-گیتا آمده است. آن چیست؟ (BG 8.15). شما باید همه ی اینها را بخوانید. شما بهاگاواد-گیتا دارید، همه چیز شرح داده شده است. این آتیانتیکا-دهوکها-نیوریتی - نهایت انصراف از همه ی رنجها. آن چیست؟ مام اوپتیا. "کسی به من نزدیک شود یا کسی که بسوی من بیاید، بازگشت به خانه، بازگشت به خداوند." آنها اصلا دانشی در باره خدا و چگونگی بازگشت شخصی به خانه، بازگشت به خداوند ندارند. این یک چیز عملی است یا نه. بدون دانش. درست مثل حیوانات. فقط همین. بدون دانش. آنها دعا میکنند: "آه، خدایا نان روزانه ی ما را عطا کن." حالا از او بپرسید: "خدا چیست؟" میتواند توضیح دهد؟ خیر. پس ما از چه کسی درخواست میکنیم؟ در هوا؟ اگر من بپرسم، اگر من دادخواستی را تسلیم کنم، باید یک شخصی باشد. اگر من ندانم این شخص کیست، این دادخواست را کجا ارائه کنم. ساده است... آنها میگویند که او آسمان است. آسمان، آنجا پرنده های زیادی هم هست، (خنده) اما آن خدا نیست. می بینید؟ آنها هیچ دانشی ندارند، هیچ دانشی. دانش ناقص، همه. و آنها دانشمند، فیلسوف، متفکران بزرگ، نویسندگان، و...... میگذرانند. همه اش بی ارزش، بی ارش است. تنها کتاب شریماد-بهاگاواتام، بهاگاواد-گیتا ست. همه بی ارزش هستند. در بهاگاواد-گیتا گفته شده است: tad-vāg-visargo janatāgha-viplavo yasmin prati-ślokam abaddhavaty api nāmāny anantasya yaśo 'ṅkitāni yat śṛṇvanti gāyanti gṛṇanti sādhavaḥ (SB 1.5.11). و از طرف دیگر: pragṛṇīta karhicit tad vāyasaṁ tīrtham... (SB 1.5.10). Tad vāyasaṁ tīrtham. هر ادبیاتی که رابطه ای با خداوند نداشته باشد، درست مانند مکانی است که کلاغها در آنجا لذت میبرند. کلاغها کجا لذت میبرند؟ در جاهای کثیف. و قوها، قوهای سفید، آنها در جاهای زیبا، آبهای زلال، جایی که باغ باشد، پرنده باشد ذر آنجا لذت میبرند.